کاش از انگشتهای دستمان یاد میگرفتیم

کاش از انگشتهای دستمان یاد میگرفتیم
یکی کوچک,یکی بزرگ
یکی بلند و یکی کوتاه
یکی قوی تر و یکی ضعیف تر
اما هیچکدام دیگری را مسخره نمیکند
هیچکدام دیگری را له نمیکند
و هیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکند
آنها کنار هم یک دست میشوند و کار میکنند
چرا ما انسانها اگر از کسی بالاتر بودیم,لهش میکنیم و اگر از کسی پایینتر بودیم او را میپرستیم
شاید بخاطر همینکه یادمان باشد,نه کسی بنده ماست,نه کسی خدای ما,خداوند انگشتهای ما را اینگونه آفرید
آری,باید باهم باشیم و کنار هم
آنگاه لذت یک دست بودن را میفهمیم
دیدگاه ها (۲)

سر ظهر خواب بودم زنگ در و زدندیدم یه دختر بچه ی کوچولو موچول...

بهترین حس یعنی...وقتی که پیشش میای دستات بوی اونو بده...

اینقد ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ صبحت ﻭﺳــــﻂِ ﺩﻭ ﺗﺎ پسر ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺎﺷـــَـﻢ!!!....

زندگی اگربی عشق باشدمثل لبی بدون خنده استبرلب بی خنده به جای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط