اگر دروغ رنگ داشت

اگر دروغ رنگ داشت
هر روز شاید
ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست
و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران می کردند
اگر به راستی خواستن توانستن بود
محال نبود وصال
و عاشقان که همیشه خواهانند
همیشه می توانستند تنها نباشند
اگر گناه وزن داشت
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی
و من شاید کمر شکسته ترین بودم
#دکتر_علی_شریعتی
دیدگاه ها (۷)

ما جامعه را سرزنش می کنیم!اما جامعه در حقیقت خود ما هستیم

۰۰۰

سرخ پوست ها داستان عقابی را میگویند که وقتی عمرش به آخر نزدی...

دو گروه از مردانهیچگاه به زندگی عادی باز نخواهند گشت،آنان که...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط