در سوگ سربازان گمنام و مظلوم
در سوگ سربازان گمنام و مظلوم
در سحرگاه دوم تیرماه تعداد دو دستگاه اتوبوس حامل سربازان مرکز آموزش 05 شهید سرلشکر گنجوی ، در محور سروستان و نی ریز استان فارس دچار سانحه گردید که متاسفانه در این حادثه تعداد نوزده نَفَر از سربازان نیروی زمینی ارتش کشته و تعدادی نیز مصدوم شدند. خبری دردناک و تلخ که هـیچ واکنشی قابل تأملی هم از طرف مقامات کشور نداشته است . ظاهرا باید بپذیریم که اهمیت آشکارشدن تار موی زنان و شرکت چند جوان در جشن فارغ التحصیلی و سلب تابعیت یک تبعه توسط کشورش و غیره ، از جان هم وطنان بی پناه ما بیشتر است . چون در آن موارد بلافاصله بالآترین مقامات کشور در تلویزیون حاضر شده و شدیدا موضع می گیرند . بزودی این موضوع هم فراموش می شود و خانواده های بی پناه که عزیزانشان را از دست داده اند باید بر سر مزار انان بروند و شیون کنند و با خود زمزمه کنند که چه کسی مسوول مرگ آنان است . اگر امروز این اتفاق در یک کشورعربی می افتد چه بسا ما سفارتخانه اش را آتش می زدیم و رهبران ان کشورها را تهدید می کردیم که چرا چنین شده است . یا تحلیل هایی ارایه می کردیم که این حوادث توطئه ایی علیه جهان اسلام است . چرا امروز حوادث مهم داخلی در کشور ما در درجه دوم اهمیت قرار دارد . چرا نباید عزای عمومی اعلام شود ، چرا نباید بلافاصله سران کشور شخصا به محل حادثه بروند و موضع بگیرند ، کاری که همیشه در کشورهای دیگر انجام می شود ، چون این افراد سرباز بوده اند ؛ مظلوم ، گمنام ، از طبقات زیرین جامعه ، از خانواده هایی کارگر و کشاورز . نه وابستگی سیاسی داشته اند که عده ایی از آنها دفاع کنتد ، نه کس و کاری که دنبال کارشان باشد . از این نقطه گسست ها عمیق می شود و دولتی که وظیفه اش را در قبال شهروندانش ترک کند ، سرمایه اجتماعی اش کاهش می یابد . برای آمرزش روح این جوانان مام وطن دعا کنیم و از خداوند برای خانواده آنان صبر طلب کنیم .
در سحرگاه دوم تیرماه تعداد دو دستگاه اتوبوس حامل سربازان مرکز آموزش 05 شهید سرلشکر گنجوی ، در محور سروستان و نی ریز استان فارس دچار سانحه گردید که متاسفانه در این حادثه تعداد نوزده نَفَر از سربازان نیروی زمینی ارتش کشته و تعدادی نیز مصدوم شدند. خبری دردناک و تلخ که هـیچ واکنشی قابل تأملی هم از طرف مقامات کشور نداشته است . ظاهرا باید بپذیریم که اهمیت آشکارشدن تار موی زنان و شرکت چند جوان در جشن فارغ التحصیلی و سلب تابعیت یک تبعه توسط کشورش و غیره ، از جان هم وطنان بی پناه ما بیشتر است . چون در آن موارد بلافاصله بالآترین مقامات کشور در تلویزیون حاضر شده و شدیدا موضع می گیرند . بزودی این موضوع هم فراموش می شود و خانواده های بی پناه که عزیزانشان را از دست داده اند باید بر سر مزار انان بروند و شیون کنند و با خود زمزمه کنند که چه کسی مسوول مرگ آنان است . اگر امروز این اتفاق در یک کشورعربی می افتد چه بسا ما سفارتخانه اش را آتش می زدیم و رهبران ان کشورها را تهدید می کردیم که چرا چنین شده است . یا تحلیل هایی ارایه می کردیم که این حوادث توطئه ایی علیه جهان اسلام است . چرا امروز حوادث مهم داخلی در کشور ما در درجه دوم اهمیت قرار دارد . چرا نباید عزای عمومی اعلام شود ، چرا نباید بلافاصله سران کشور شخصا به محل حادثه بروند و موضع بگیرند ، کاری که همیشه در کشورهای دیگر انجام می شود ، چون این افراد سرباز بوده اند ؛ مظلوم ، گمنام ، از طبقات زیرین جامعه ، از خانواده هایی کارگر و کشاورز . نه وابستگی سیاسی داشته اند که عده ایی از آنها دفاع کنتد ، نه کس و کاری که دنبال کارشان باشد . از این نقطه گسست ها عمیق می شود و دولتی که وظیفه اش را در قبال شهروندانش ترک کند ، سرمایه اجتماعی اش کاهش می یابد . برای آمرزش روح این جوانان مام وطن دعا کنیم و از خداوند برای خانواده آنان صبر طلب کنیم .
۲.۳k
۰۳ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.