شعر و شاعری را بی خیال
شعر و شاعری را بی خیال
این بار که به دنیا آمدم ...
گره ی روسری ات می شوم
من هی ...
و به هر بهانه ای
خودم را وا می کنم از سرت
و تو محکمتر از قبل ...
گره ام میزنی پیش خودت.
"حمید جدیدی
این بار که به دنیا آمدم ...
گره ی روسری ات می شوم
من هی ...
و به هر بهانه ای
خودم را وا می کنم از سرت
و تو محکمتر از قبل ...
گره ام میزنی پیش خودت.
"حمید جدیدی
۶۱۲
۰۴ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.