بیشتر آدمها دردهای کهنه ای دارند که با آنها خو گرفته اند.
بیشتر آدمها دردهای کهنه ای دارند که با آنها خو گرفته اند.یعنی آنقدر جنگیده اند و حریفش نشدند که دیگر با آن درد کنار آمدند.مثلا یک نفر با سردردش،یکی با پادردش و یکی با قلب دردش...
اصلا انگار با آن درد هم خانه شده اند...
هر شب با درد میخوابند و هر صبح بیدار میشوند ولی آنقدر حضورش برایشان عادی شده که دیگر به روی خودشان نمی آورند!شاید عجیب باشد اما همیشه هم درد کهنه ی آدم جسمی نیست گاهی هم دردهای روحش کهنه می شوند...
دردهایی دارد مثل رفتن،مثل نبودن،مثل ندیدن...
و آنقدر با خاطرات کسی زندگی می کند،آنقدر با جای خالی کسی سر می کند،آنقدر دلش حضور یک نفر را میخواهد و کنارش ندارد،که دردهای روحش کهنه می شوند!که با دردهای روحش کنار می آید...!
#فرشته_رضایی #عاشقانه
اصلا انگار با آن درد هم خانه شده اند...
هر شب با درد میخوابند و هر صبح بیدار میشوند ولی آنقدر حضورش برایشان عادی شده که دیگر به روی خودشان نمی آورند!شاید عجیب باشد اما همیشه هم درد کهنه ی آدم جسمی نیست گاهی هم دردهای روحش کهنه می شوند...
دردهایی دارد مثل رفتن،مثل نبودن،مثل ندیدن...
و آنقدر با خاطرات کسی زندگی می کند،آنقدر با جای خالی کسی سر می کند،آنقدر دلش حضور یک نفر را میخواهد و کنارش ندارد،که دردهای روحش کهنه می شوند!که با دردهای روحش کنار می آید...!
#فرشته_رضایی #عاشقانه
۱.۰k
۰۱ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.