part

part40
نیکا-سوال بعدی
علی-نمیخوای بهش بگی
نیکا-نه علی نه
علی-اوکی خوب بخوابی
خدافظ
نیکا-همچنین بای
هی ولی من حس میکنم دیگه
دوسم نداره
میخوام ببخشمشا ولی یه حسی ته دلم نمیزاره
متین:
باورم نمیشد تارا بهم نگفته نیکا زندس
یعنی نیکا اینهمه ازم بدش میاد
که نخواسته بفهمم زندس
نمیتونستم نفس بکشم پناه اورد بودم به مشروب وسیگار
مهگل-اینجوری کنی نابود میشی
متین-چه فرقی داره نابود بشم یا سالم بمونم اونی که دوسش داشتم براش دیگه ارزش ندارم میدونه باید دردمو بکشی تا بفهمی
مهگل-شاید من دردتو نفهمم شاید نتونم کمکت کنم ولی اینم خوب میدونم نیکاهم مطمعنا دلش شکسته باید جبران کنی با معذرت کوچیک درس نمیشه باید یه عمر باهاش مهربون باشی تا قلبش ترمیم بشه
متین-فکر نکنم حتی بخواد دیگه منو حتی ببینه هم
مهگل-بهش فرصت بده بزار باهاش کنار بیاد
ماهم بد از یه ماه طلاق میگیریم زندگی برمیگرده به روال عادی و توهم به نیکا میرسی باهم رویا هاتون و میسازید و بهترین زندگی رو
متین-دلت خوشه ها طوفان پاشو کرده تو یه کفش که بچه دار شیم
مهگل-یعنی میگی مشکلش حل نشد
متین-نه نتونستم منوببخش من ادم بی عرضه ایم لیاقت هیچیو ندارم هیچی
#زخم_بازمن
#علی_یاسینی
#رمان
دیدگاه ها (۰)

دستاش اینجوری گنده بود ای خدااااااااااااااااااااااااااااامن ...

مقدار زیادی اب قند لطفا#علی_یاسینی

باید قبول کرد که بهتر ازمنه یجور دیگه قشنگه اصلا#بهترازمنه#ع...

part39علی:باورم نمیشد زندس این بهترین خبر عمرم بودپس که اینط...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟭𝟬هوانگ مین با تعجب نگاهم میکر...

-محافظت از محیط زیست (لطفا بازنشر کنید)

P⁸- ببخشید آقایی کیم ولی میشه منو تهیونگ چند روز باهم نامزد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط