~ شماها خوبید؟

~ شماها خوبید؟
_+ اوهوم
~ چرا گذاشتین رفتید؟
_ یورا داشت اذیت میشد نمیتونستم بشینم و هیچ کاری انجام ندم
~ یورا احساس نمیکنی حالت فرقی کرده باشه؟
+ نمیدونم اما وقتی کنار جینم حس عجیبی بهم دست میده انگار کسی قرار نیست بهم آسیب برسونه(لبخند)
( که پدر یورا و جین هردو تعجب میکنن )
+ چیه(خنده)
_ تو داری میخندییییی(خوشحال)
~ دخترم داره میخنده(خوشحالی و گریه از روی شوق)
+( خود یورا هم داره میخنده و خوشحاله )
( 15 مین بعد )
+ حصلم سر رفتتتت
_ بیلیارد؟
+ باش
_ شرطی
+ چی نهههه
~ چرا نه خوبه شرطی بازی کنید
+ بابا توهم طرف جینو میگیری(تعجب)
_~ (خندیدن)
+ ایششش باشه شرطت چیه؟
_ خودت میفهمی
+ اوکی بریم
( راند اول )
~ خب خب یورا برد
_ اوکی بریم برا راند بعد(پوزخند)
+ اوکی آمادم(پوزخند)
( راند دوم )
~ یورا برد
( راند سه )
~ یورا
( راند چهار )
~ جین برد
+ در رفت وگرنه نمیتونست ببر...
( که با گذاشتن لبای جین روی لباش یورا ساکت میشه )
~ اوووو کفتران عاشق(خنده)
+ الان چرا اینجوری کرد(خنده)
_ شرط بود دیگه(خنده)
+ زشتههه جلو بابا
~ برو بچه جان مگه کم دیدم
+ هعیییی