یک شبانه روز با کولبران

یک شبانه روز با کولبران_۳


چشم‌های معصوم آرمین؛ نگاه غم‌انگیز و پر از بی‌کسی فاطمه؛ دست‌های ترک‌خورده و پینه‌بسته کاک‌احمد؛ حسرت‌های محسن؛ آن رفیقِ شاعرِ کولبرمان. آدم به بحران معنا می‌رسد. ناتوان از به‌فهم‌درآوردن معنای نهفته در این‌همه رنج و عذابی که این تجربه‌های تلخ را [تبدیل به] زندگی می‌کند و شکل می‌دهد. دیدن آه و ناله دیگران به‌غایت عذاب‌آور و آزاردهنده است، آن هنگام که نمی‌توانی باری از روی دوش کسی برداری. هنوز صحنه‌های دردناک و تراژیک را مرور می‌کنم. فیلم تمام شده؛ اما، هنوز من درگیرم.

#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
دیدگاه ها (۳)

افزایش سخت گیری ها نسبت به دمیرتاش در زندان دست نوشته 17 صف...

برگی دیگر از کوردیش فایلهمراه با کوردیش فایل در اینستاگرام.....

یک شبانه روز با کولبران_۳.چراغ‌های روستاهای اطراف منظره زیبا...

یک شبانه روز با کولبران_۳.از تقاطع راه مال‌رو و جاده در تاری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط