مافیای من
مافیای من
پارت ۱۹
ویو کوک
دیشب همش تقصیر جیمین بود خیلی شب بدی بود میخواستم برم جیمین رو پاره کنم ولی دلم خیلی درد میکرد بلند شدم دیدم یادم رفته لباسامو بپوشم با خجالت نگاه تهیونگ کردم و لباسامو پوشیدم دیدم ته به صورت فوق کیوتی خوابیده بیدارش نکردم رفتم پایین دیدم جیمین داره به زور از اتاق میاد بیرون
کوک : ها چطه کثافت
جیمین : کثافت و درد من خودم از تو بد ترم
کوک : حالا بریم قرص بخوریم بینم خوب میشیم
جیمین : باشه بریم
ویو ته
بلند شدم دیدم کوک نیست بدو بدو رفتم پایین دیدم داره صبحونه میخوره
ته:خوب خوابیدی
کوک : تو گذاشتی
یونگی هم خواب آلود اومد پایین
یونگی : دیشب کیف داد بیب
جیمین : نهههههه خفه
یونگی : باشه نخوریم
جیمین : لازم باشه میخورمت
یونگی: نکنه دوباره میخوای به گات بدم هااا
جیمین : باشه حالا ولم کن
و ......
پارت ۱۹
ویو کوک
دیشب همش تقصیر جیمین بود خیلی شب بدی بود میخواستم برم جیمین رو پاره کنم ولی دلم خیلی درد میکرد بلند شدم دیدم یادم رفته لباسامو بپوشم با خجالت نگاه تهیونگ کردم و لباسامو پوشیدم دیدم ته به صورت فوق کیوتی خوابیده بیدارش نکردم رفتم پایین دیدم جیمین داره به زور از اتاق میاد بیرون
کوک : ها چطه کثافت
جیمین : کثافت و درد من خودم از تو بد ترم
کوک : حالا بریم قرص بخوریم بینم خوب میشیم
جیمین : باشه بریم
ویو ته
بلند شدم دیدم کوک نیست بدو بدو رفتم پایین دیدم داره صبحونه میخوره
ته:خوب خوابیدی
کوک : تو گذاشتی
یونگی هم خواب آلود اومد پایین
یونگی : دیشب کیف داد بیب
جیمین : نهههههه خفه
یونگی : باشه نخوریم
جیمین : لازم باشه میخورمت
یونگی: نکنه دوباره میخوای به گات بدم هااا
جیمین : باشه حالا ولم کن
و ......
- ۶۱
- ۲۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط