به خیال التیام دردهای خصوصی

به خیالِ التیامِ دردهای خصوصی
به بیمارستانی خصوصی فکر می کردم
در اتاقی خصوصی
بر تختی خصوصی
و پرستاری در شمایلِ تو
که سرانجامم
به این تیمارستانِ عمومی کشید ...
همین است که هیچکس
این شعرها را
باور نمی کند...




#علی_صالحی_بافقی
دیدگاه ها (۱۸)

حیاط خانه‌ی ما را معطّر می‌کنی یا نه ؟اتاق کوچک ما را منوّر ...

سر بگذار بر دردِ بازوانِ مندستِ نگاهم را بگیرمرا دچارِ حادثه...

#شهراد_میدری سلام صبح همگی بخیر و سلامتی: ))

من و توچقدر شبیه ماسوله هستیم،سقف خیال های من حیاط خانه ی تو...

از خود گذشته منت دوران نمی کشداز پا فتاده تنگی دامان نمی کشد...

black flower(p,301)

شاگرد انتقالی پارت ۶۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط