من خدایی دارم که پدرانه و عاشقانه هوای بی پناهی ام را دار
من خدایی دارم که پدرانه و عاشقانه هوای بی پناهی ام را دارد
به من سخت می گیرد تا سرسخت شوم ، خودم را باور کنم ، و روی پای خودم بایستم .
گاهی رهایم می کند تا گم شوم و از دور مراقب است تا ببیند چطور مسیر را پیدا می کنم و موفق می شوم و هرکجا که لازم شد دستانم را می گیرد و هدایتم می کند ، بی آنکه حواسم باشد .
مرا لبه ی پرتگاه می برد تا از ترسِ افتادنم ، پرواز را بلد شوم ، ولی من خودم بارها زمان اوج گرفتنم ، آغوش مهربانش را پشت سرم دیده ام که محتاطانه در تمام شرایطی که ترسیده بودم ، مراقبم بود و هوایم را داشت !
در تمام لحظاتی که اشک می ریختم و فکر می کردم هیچکس را ندارم ؛ او بود و دلداری ام می داد ،
او بود و نوازشم می کرد ،
او بود و برایم اتفاقاتِ خوب می فرستاد تا لبخند بزنم
و لبخند می زد ، وقتی که پیروز می شدم
من اما نمی دیدم
من اما نمی فهمیدم !
او همیشه بود
او همیشه هست ...
کسی که یک نگاه مشتاقِ پدرانه اش برای قوی تر شدنم کافیست !
و من عاشق و سرسپرده ی همان خدایی ام که دارد هر روز و به هر طریقی که شده از من آدمِ بهتری می سازد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
به من سخت می گیرد تا سرسخت شوم ، خودم را باور کنم ، و روی پای خودم بایستم .
گاهی رهایم می کند تا گم شوم و از دور مراقب است تا ببیند چطور مسیر را پیدا می کنم و موفق می شوم و هرکجا که لازم شد دستانم را می گیرد و هدایتم می کند ، بی آنکه حواسم باشد .
مرا لبه ی پرتگاه می برد تا از ترسِ افتادنم ، پرواز را بلد شوم ، ولی من خودم بارها زمان اوج گرفتنم ، آغوش مهربانش را پشت سرم دیده ام که محتاطانه در تمام شرایطی که ترسیده بودم ، مراقبم بود و هوایم را داشت !
در تمام لحظاتی که اشک می ریختم و فکر می کردم هیچکس را ندارم ؛ او بود و دلداری ام می داد ،
او بود و نوازشم می کرد ،
او بود و برایم اتفاقاتِ خوب می فرستاد تا لبخند بزنم
و لبخند می زد ، وقتی که پیروز می شدم
من اما نمی دیدم
من اما نمی فهمیدم !
او همیشه بود
او همیشه هست ...
کسی که یک نگاه مشتاقِ پدرانه اش برای قوی تر شدنم کافیست !
و من عاشق و سرسپرده ی همان خدایی ام که دارد هر روز و به هر طریقی که شده از من آدمِ بهتری می سازد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
۱.۶k
۰۸ اسفند ۱۳۹۹