دل است دیگر

دل است دیگر...
«شعور اگر داشت، نمی‌گرفت»

گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری ...
شاید از خودت ....!

«پرویز افتخاری»
دیدگاه ها (۲)

کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرشولی آهسته می گویم الهی ...

💫 ✴ به سلامتی حلقه های‌ زنجیرکه زیر برف و بارون میمونن زنگ...

جمعه‌ها را باید قاب گرفت.درست مثل همان عکس های قدیمی و خاک گ...

میز کوچکی دو نفره با پارچه ی چهارخونه ی قرمز!فکرش را بکن، خو...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

پارت : ۲۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط