حالا ک رفت ام

حالا ‌کہ رفتہ ام...
هرروزپشت پنجره مےایستے
فکر مےکنی کہ
شاید دوباره برگردم...
و‌ نمےدانی هیچ کس
بہ اشتباه
دوبار بہ کوچہ ےبن بست نمےرود!
دیدگاه ها (۲)

مژگان بهم آوردم ورفتم به خیالت ....

تو یعنی آغوشی عاشقانه تو یعنی عشق تویعنی قلم ...

نشناخته را محرم اسرار نکنقفل دل خودبر همه کس باز نکندر قلک د...

من که هرگز به تو نارو نزدم حضرتِ عشق؛پس چرا زندگیِ ساده ی ما...

فیک به من نگاه کن اسممو صدا کن پارت (۱۲)

---### 💔 پارت چهاردهم: ات هنوز در آغوش جیمین بود. دست‌هایش م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط