مادربزرگم همیشه میگفت دوست داشتن مثل دیدن استمثل شنیدن

مادربزرگم همیشه می‌گفت دوست داشتن مثل دیدن است،مثل شنیدن ،مثل وقتی که گرمت می‌شود یا این‌که سردت می‌شود.می‌گفت تو تصمیم نمی‌گیری که ببینی یا گرمت شود.همه این موارد غیر ارادی هستند . می‌گفت دوست داشتن هم غیر ارادی است.نیازی به فکر کردن و برنامه‌ ریزی ندارد. مادربزرگم می‌گفت اگر دیدی کسی را بی‌اراده ، بی‌آنکه برایش برنامه‌ریزی کنی دوستش داری،احتمال دارد به زودی عاشقش شوی،اما اگر با برنامه تلاش کردی شکلی از دوست داشتن شکل بگیرد،کار به جایی نخواهی برد و منتظر باش تا او که باید پیدایش شود.مادربزرگم می‌گفت نگران نباش او پیدایش خواهد شد،اوکه بی‌اراده دوستش خواهی داشت...
دیدگاه ها (۷)

نمی دانم چه مرگش شده!این روزها،هی میلرزدوقتی صبحبا صدایی بید...

مثلاوقت هایی که کارِ واجبی دارمو با عجله صدایت می زنم"جانم "...

ڪورے یعقوب یا رسوایے بانوے مصر؟اولے...

نفس میکشم با تمام وجود هوا پر شده از بهار و بهشتدو تا سیب بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط