همچنان

همچنان
به صدای قدم‌هایی گوش سپرده‌ام
که نزدیک می‌شوند و
نمی‌رسند
دور می‌شوند و
نمی‌روند
دیدگاه ها (۱)

آرام شده ام...مثل درختی در پاییز...وقتی تمام برگهایش را باد ...

کاش یک نفر بود که میگفت به من: همه ی آنِ من از آن ِتو وقتی ک...

حالمکودکی که هرشبسنجاقِ پیرهن‌اش در تن‌اش فرو می‌رودنمی توان...

حالم خوب استامادلمتنگِ آن روزهایی شدهکه می توانستمازته دل بخ...

آخرین ایستگاهپاییز نزدیک استچند قدم آن‌طرف‌تررو به سوی زمستا...

تراپی نه ممنون به صدای جیمین گوش می دم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط