فیک به عشق باور دارم
فیک به عشق باور دارم
پارت دو
با بی اهمیتی رفتم نشستم سر جام که یونا اومد سمتم( دوست دختر صمیمی عه ا.ت)
یونا : ا.ت باورت میشه میخواد بیاد این مدرسههه!!!!
ا.ت: کی دقیقا ؟
یونا : کیم تهیونگ !!!!!
ا.ت : چی ؟ اَییییی
یونا : کوفت😑 خوبه خودتم اهنگ گوش میدی ها اونا رو هم آیدل ها خوندن نه عمه ی من😒
ا.ت : خب که چی ؟ اهنگ گوش میدم اما نه از این اوسکولا مگه مغز خر خوردم از این چیزا گوش کنم ؟( هوشش خررر درست بنال)
یونا : خب بابا مسخره ... بد اخلاق اعظم ... ولی بنظرت کدوم کلاسهه واااییی اصلا مهم نیس مهم اینکه تو مدرسه ماست همین کافیه میتونم از نزدیک ببينمشششش عررررررررررررررررررررررر (خر ذوق )
ا.ت : با تعجب نگاش کردم و گفتم فقط امیدوارم تو کلاس ما نباشه
یونا : خفه بابا .. دختره ی دیوونه
ا.ت :(چشم غره)😒
یکمی بعد زنگ خورد و همه نشستن سر جاشون
آقای باک هیون : ( معلم اصلی عه و ..)
سلام بچه ها ... امروز یه دانش آموز جدید داریم که به کلاسمون اضافه میشه فکر نکنم کسی باشه که نشناستش 🙂
( بعد این حرف بچه ها شروع کردن به پچ پچ کردن باهم) و منم ترس تمام بدنمو گرفت نکنه اون آدم چندش رو باید تحمل کنم؟؟؟ ایششش نه تروخدا حالم بهم میخوره ازشونن( گاااووو🔪🙂)
آقای باک هیون : ساکت ساکت این اونی نیس که فکر میکنید... بیا داخل ... که اون وارد شد ...اون ...اون
بچه ها فیک ها همشون بر اساس تخیلات آن پس لطفا جدی نگیرید و منو ...چیز نکنید نکشید :) با تشکر
مایل به حمایت بیب¿
پارت دو
با بی اهمیتی رفتم نشستم سر جام که یونا اومد سمتم( دوست دختر صمیمی عه ا.ت)
یونا : ا.ت باورت میشه میخواد بیاد این مدرسههه!!!!
ا.ت: کی دقیقا ؟
یونا : کیم تهیونگ !!!!!
ا.ت : چی ؟ اَییییی
یونا : کوفت😑 خوبه خودتم اهنگ گوش میدی ها اونا رو هم آیدل ها خوندن نه عمه ی من😒
ا.ت : خب که چی ؟ اهنگ گوش میدم اما نه از این اوسکولا مگه مغز خر خوردم از این چیزا گوش کنم ؟( هوشش خررر درست بنال)
یونا : خب بابا مسخره ... بد اخلاق اعظم ... ولی بنظرت کدوم کلاسهه واااییی اصلا مهم نیس مهم اینکه تو مدرسه ماست همین کافیه میتونم از نزدیک ببينمشششش عررررررررررررررررررررررر (خر ذوق )
ا.ت : با تعجب نگاش کردم و گفتم فقط امیدوارم تو کلاس ما نباشه
یونا : خفه بابا .. دختره ی دیوونه
ا.ت :(چشم غره)😒
یکمی بعد زنگ خورد و همه نشستن سر جاشون
آقای باک هیون : ( معلم اصلی عه و ..)
سلام بچه ها ... امروز یه دانش آموز جدید داریم که به کلاسمون اضافه میشه فکر نکنم کسی باشه که نشناستش 🙂
( بعد این حرف بچه ها شروع کردن به پچ پچ کردن باهم) و منم ترس تمام بدنمو گرفت نکنه اون آدم چندش رو باید تحمل کنم؟؟؟ ایششش نه تروخدا حالم بهم میخوره ازشونن( گاااووو🔪🙂)
آقای باک هیون : ساکت ساکت این اونی نیس که فکر میکنید... بیا داخل ... که اون وارد شد ...اون ...اون
بچه ها فیک ها همشون بر اساس تخیلات آن پس لطفا جدی نگیرید و منو ...چیز نکنید نکشید :) با تشکر
مایل به حمایت بیب¿
۵.۰k
۱۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.