پارت ۲۱

ا.ت: معذرت میخوام ... ولی هنوز یدونه دیگه مونده
[هویج🥕]
کوک: الو سلام هیونگ ...
ته: سلام کوکی ... تو هم مهمونی فردا شب دعوتی؟
کوک: آره چطور؟
ته: کی باهات میاد؟
کوک: یه خانوم خوشگلی
ته: حواست باشه زیادی هم خوشگل نباشه
کوک: حواسم جعمه هیونگ شاید از نظر چن خوشگل نباشه ولی از نظر من خیلی خیلی خوشگله
داری با کی حرف میزنی جئون؟
کوک: تهیونگ
ا.ت: تهیونگ ... اون صدا ... صدای سوهی بود
ته: آره کوکی
کوک: آره صدای سوهی بود ... ولی چرا ا.ت اونجاست؟
ته: میخوای اونو با خودت بیاری؟
کوک: اوهوم
ته: اگه چِن اونو انتخاب کن...
کوک: نمیکنه اگر هم کرد من توی قمار خیلی خوبم
ا.ت: من میرم تو اتاق
ته: برو
کوک: ا.ت با تو میاد ... آره؟
ته: هنوز بهش نگفتم ولی میخوام باهام بیاد
کوک: پس من قطع میکنم تو برو با عشقت حرف بزن
ته: خدافظ ... ا.ت میشه یا لحظه بیای پایین
رفتم پایین: بله
ته: بیا بشین _ کنارش نشستم
ته: شنیدی که این سوک گفت فردا مهمونی دعوتم ... ازت میخوام تو به عنوان پارتنرم بیای
ا.ت: چرا من؟
ته: خب من الان هیچکس رو ندارم
ا.ت: به یه شرط
ته: ...
ا.ت: بهم اون مهمونی رو دقیقا توضیح بدی



واقعا معذرت میخوام که نتونستم یه مدت پارت بزارم یه مشکلی پیش اومد براش که نشد تازه من باید از رو یه دفتر ببینم بنویسم بعد خیلی کتر سختیه لون چند پارتی رو هم که گفتم از جیم میزارم


تورو خوا کامنت هم بزارید اگه کامنت نزارید نظرتون رو نمیفهمم بعد فکر میکنم دوستش نداریم نمینویسم دیگه