پارت ۲۰

رفتم داخل اتاق ... لباسام رو عوض کردم ... گوشی تهیونگ تو تاق جا مونده بود
[My Love♡]
یعنی کی میتونه باشه ... رفتم پایین
ته: بیا صبحانه بخور
ا.ت: باشه ممنون ... _ نشستم رو صندلی
...
...
...
بعد صبحانه

ته: حوصله‌ام سر رفت
ا.ت: میخوای چیکار کنی؟
ته: با اون بازی می‌کنیم _ رد چشم هاش رو دنبال کردم ... به PS5 نگاه میکرد
ا.ت: هرکی باخت؟
ته: از سیو های اون یکی به ۳ نفر زنگ میزنه
ا.ت: قبول
دستگاه رو روشن کرد ...
...
...
...
ا.ت: خیلی ضعیفی کیم (لبخند)
ته: نخیر من ضعیف نیستم تو خیلی بلدی ... بگیر _ گوشی‌اش رو سمت من گرفت: خب ... _
[My Love ♡]
سلام تهیونگی
ته: سلام این سوک چطوری؟
خوبم ... چرا بهت زنگ زدم جواب ندادی؟
ته: کِی؟
فکر کنم صبح ... ولش کن ... تهیوگا فردا شب مهمونی آقای چن‌عه حتما بیا پارتنرت هم بیار
ته: ولی من چند هفته بیشتره که از یونا جدا شدم
دیگه اینش به من ربطی نداره جناب کیم ... تنها نیا ... خدافظ
ته: خدافظ
ا.ت: کی بود؟
ته: منیجرم
ا.ت: پس چرا my love سیو‌اش کردی؟
ته: نمیدونم حتما کار خواهرمه ... بعدی بدو
[خانوم کوچولو (^_^)]
ا.ت: ... چرا جواب نمیده؟
ته: به کی زنگ زدی؟ _ گوشی رو ازم گرفت و بهش نگاه کرد
ته: این ... این شماره‌ی سوجینه
دیدگاه ها (۰)

پارت ۲۱

تولدت مبارک پسر خوشگلم

فیک جیمین رو کلا میخوام پاک کنم ولی اگه ۳۰۰ تا شدم به‌جاش یه...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

خون‌آشام جذاب من( P:8)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط