خستم از این رفتن

. . خستم از این رفتن
از مرگ احساسم
این بی خبر رفتن
سنگین تره واسم

از ظاهر آرومم
از توو که پر دردم
از تو که میپرسن
با طعنه میخندم

من بی تو و دستات
درگیر کابوسم
هرشب تووی خوابم
چشماتو میبوسم

من غرق بغضم تو
غرق یکی دیگه
شاید واست داره
از عاشقی میگه

کم میشی از دنیام
میبازمت میری
جون میکنم وقتی
دستاشو میگیری

درگیر رویاشی
امید فرداشی
میترسم از اینکه
تو عاشقش باشی... ♬
|مریم قهرمانلو
دیدگاه ها (۲)

.روی کاناپه ولو شده بودم و داشتم بوی قهوه ی کهنه که داغ شده ...

.مدتی ست بیخیال زندگی میکنم.... .صبح که از خواب بیدار میشومم...

دردِ عشقی کشیده ام که فقط هر که باشد دچار می فهمدمرد، معنای ...

عادت های عجیبی داشت. نه از آن ها که دلِ آدم را بزند. یا فکر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط