اومدم با پارت جدید حدود 1 الا 2 پارت بعد رو یکی بهم کمک ک
اومدم با پارت جدید حدود 1 الا 2 پارت بعد رو یکی بهم کمک کرده و اسمش رو توی پست بعد گزاشتم ..... ادامه
شینوبو و گیو به سمت فرودگاه رفتن و سوار هواپیما شدن
از زبان گیو:
حدود 1ساعت بعد به مکان رسیدیم و تموم مدت کوچو_سان خواب بودن به مکان مورد نظر رفتیم و رفتیم داخل هتل
داخل هتل:
اونجا اسم رو پرسیدن و مارو به اتاقمون بردن و فقط 1 تخت 2 نفره موجود بود و به اجبار اونجا پیش هم خوابیدن اما...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اما خوابشون نبرد و در لحظه خوابشون برد
صبح گیو با همکار هاش جلسه داشت و شینوبو تنها داخل اتاق بود و با کانائو تماس گرفت (تماس تصویری) و صحبت کردن شینوبو دلتنگ بود اما براش مهم نبود و خودش نمیدونست چرا ولی حسی داشت که اسمش عشق بود
شینوبو و گیو به سمت فرودگاه رفتن و سوار هواپیما شدن
از زبان گیو:
حدود 1ساعت بعد به مکان رسیدیم و تموم مدت کوچو_سان خواب بودن به مکان مورد نظر رفتیم و رفتیم داخل هتل
داخل هتل:
اونجا اسم رو پرسیدن و مارو به اتاقمون بردن و فقط 1 تخت 2 نفره موجود بود و به اجبار اونجا پیش هم خوابیدن اما...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اما خوابشون نبرد و در لحظه خوابشون برد
صبح گیو با همکار هاش جلسه داشت و شینوبو تنها داخل اتاق بود و با کانائو تماس گرفت (تماس تصویری) و صحبت کردن شینوبو دلتنگ بود اما براش مهم نبود و خودش نمیدونست چرا ولی حسی داشت که اسمش عشق بود
۳.۲k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.