نمیخوام دیگه ازهیچ چیز وهیچکسی
نمیخوام دیگه ازهیچ چیز وهیچکسی
حرف بزنم اما دلم بخاطر یکسری سادگیهام میسوزه اونجاهاییکه فکر میکردم اونکسیکه تونست بسادگی اب خوردن تنهام بزاره وبره باادمهایی که حدسشومیزدم وبهم میگفتن اشتباه میکنی اما اشتباه نبود ومن باوجود همه اینهافکر میکردم برمیگرده اما اینطورنشدیا وقتهایی که بطور خیلی ناشناخته میگفت صبرکن مااخرش برای همیم ومن سالهاانتظارکشیدم وآخرش دیدم بجز من همه رسیدن بهم ...
حرف بزنم اما دلم بخاطر یکسری سادگیهام میسوزه اونجاهاییکه فکر میکردم اونکسیکه تونست بسادگی اب خوردن تنهام بزاره وبره باادمهایی که حدسشومیزدم وبهم میگفتن اشتباه میکنی اما اشتباه نبود ومن باوجود همه اینهافکر میکردم برمیگرده اما اینطورنشدیا وقتهایی که بطور خیلی ناشناخته میگفت صبرکن مااخرش برای همیم ومن سالهاانتظارکشیدم وآخرش دیدم بجز من همه رسیدن بهم ...
۱.۸k
۱۰ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.