سهم نگاه ترک خورده من

سهم نگاه ترک خورده من
فرصت عشق ورزی انارها بود
در صفحه های بی بازگشت زندگی
آنجا که کودکیهایم جا ماندند
در نیمکتهای چوبی کلاسها
چه بود سهمم از این همه پریشانی ؟؟؟
کهنه کتاب را که ورق میزنی
انتهای دوره کودکیم
حراج می شود
در دستان زن سبد فروش قصه ها
گم می شود فاصله پنجره تا عشق
در عطر کهنه باران
از کوچه های چسبیده به شب
در ذهن نوجوانیم
به خواب که روم
بوسه خواهم زد
بر صفحه های همین روزهای بی بازگشت جوانیم
که در آن تطهیر می شوند
تمامی یادگاری های ما
در حاشیه خلوت نافرجامی...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
دیدگاه ها (۲)

گاهی سراغم را بگیر...حالم را بپرسنگذار فکر کنمچه پیش پا افتا...

ﺧﺒﺮﺕ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﻡﺑﯿﻘﺮﺍﺭ ﺗﻮ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺳﯿﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ...

گاهی باید رفتباید نسخه ی فاصله گرفتن را برایِ خود پیچیدباید ...

یکی باید باشد ...یکی که از وجودش خوابِ شب ها به آدم بچسبد .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط