زمان، زمان بلوغ است و فصل، فصل هرس
زمان، زمان بلوغ است و فصل، فصل هرس
دل شکسته ی خود را بریدم از همه کس!
اگرچه سخت و صبورم، ولی بگو چه کنم
میان مدّعیان جوان و تازه نفس؟!
سکوت وحشیِ چشمان بی مروت تو
کشانده پای جهان را به سمت سیب هوس!
دل و دماغ ندارم، تو نیستی... شب و روز
رها نمی شوم از دست فکرهای عبث
جدایی من و تو اتفاق مشکوکی ست
شبیه مرگ صمد در غروب تلخ ارس
بریدم از همه، برگرد تا که زنده شوم
و از تمام جهان سهم من تو باشی و بس!
دل شکسته ی خود را بریدم از همه کس!
اگرچه سخت و صبورم، ولی بگو چه کنم
میان مدّعیان جوان و تازه نفس؟!
سکوت وحشیِ چشمان بی مروت تو
کشانده پای جهان را به سمت سیب هوس!
دل و دماغ ندارم، تو نیستی... شب و روز
رها نمی شوم از دست فکرهای عبث
جدایی من و تو اتفاق مشکوکی ست
شبیه مرگ صمد در غروب تلخ ارس
بریدم از همه، برگرد تا که زنده شوم
و از تمام جهان سهم من تو باشی و بس!
۸۷۸
۰۴ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.