رمان ارن فامیلی و دوستان پارت آخر ...

رمان ارن فامیلی و دوستان پارت آخر اسیه: ما دیگه بریم خونه الیف: بازم خیلی ممنونم از همتون همه: 😘😘 سوسن : وای منم دیگه برم بخوابم که فردا برم مدرسه عمر : من برم آمل و از خونه عمو بیارم اسیه : باشه برو اییبیکه بیا خونه ی ما ایبیکه : باشه میام اوگلجان : منم میام اسیه : بیاد باهم چای بخوریم هوا خیلی سرده ایبیکه : باشه عمر : ما آمدیم اسیه : خوش آمدید عمر: به به چه چای اوگلجان: هاها دیر آمدید تموم شد عمر : تموم شد همه : اره عمر : وای بابا شما چه شکمو های هستید 😂😂 همه : 🤣🤣🤣 داستان از زبون اسیه بالاخره داستان ماهم تمام شد 🤗 عمر : همراه داستان چای خوش عطر م تمام شد 🙄😅 اسیه : 😂😂 ❤پایان❤ برای موضوع بعدی کامنت 👆👆 فالو یادت نره🤞
دیدگاه ها (۳)

آجیا بلاک و گزارش شه بهم فهش داده 😤 آیدیش 👈@handeh.a

پرفایل عوض گم م نکنی یااااا👊

# اسیه# سوسن

موزیک چت با عشقم 😘😘 اجیم : یاز...

کاش براتون مهم بودم

دوست پسر روانی من

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط