فرزند مرحوم حاج شخ عباس قم مرحوم حاج مرزا عل آقا
☘️ فرزند مرحوم حاج شيخ عباس قمى، مرحوم حاج ميرزا على آقا محدثزاده، برای بنده نقل میکرد: «وقتى پدرم در نجف دفن شد، شب در عالم رؤيا به زيارتش نايل شدم و حال او را پرسيدم، او با چهرهای بشاش گفت: از لحظه اى كه وارد برزخ شدم تاکنون، سه مرتبه مرا به محضر حضرت سيّدالشهدا (ع) برده اند و من ایشان را زیارت کردم.»
🔷 یکی دیگر از علمایی که به توفیق درک محضر حضرت سیّدالشهدا (ع) نائل آمد، آيتاللّه حاج ميرزا على آقا شيرازى بود.
🍀 شهيد مطهرى در مورد ایشان مى گويد: «روزی ايشان در کلاس درس، در حالى كه دانه هاى اشك بر روى محاسن سپيدشان مى غلطيد، اين خواب را نقل کرده و میگفت: در خواب ديدم مرگم فرا رسيده است، مردن را همان طورى كه براى ما توصيف شده است در خواب يافتم، خودم را جدا از بدنم مى ديدم و ملاحظه مى كردم كه بدن مرا به قبرستان براى دفن حمل مى كنند، سپس مرا به گورستان بردند و دفن كردند.
🟡 من تنها ماندم و نگران كه چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگهان سگى سفيد را ديدم كه وارد قبر شد، در همان حال حس كردم كه اين سگ، همان تندخويىها و رفتارهای خشن من است كه به این صورت تجسّم يافته و به سراغ من آمده است، در آن هنگام مضطرب بودم و میترسیدم که این سگ به من آسیبی بزند، در همین حال بودم که ناگهان متوجّه شدم حضرت سيّدالشهدا (ع) تشريف آورد و به من فرمود: نگران نباش، من آن را از تو جدا مى كنم .»
📚 عدل الهى : ۲۵۱ / erfan.ir
📍 لازم به ذکر است که عقیده به شفاعت آن حضرت نباید دستاویزی برای ترک واجبات و انجام محرمات شود ؛
🔷 یکی دیگر از علمایی که به توفیق درک محضر حضرت سیّدالشهدا (ع) نائل آمد، آيتاللّه حاج ميرزا على آقا شيرازى بود.
🍀 شهيد مطهرى در مورد ایشان مى گويد: «روزی ايشان در کلاس درس، در حالى كه دانه هاى اشك بر روى محاسن سپيدشان مى غلطيد، اين خواب را نقل کرده و میگفت: در خواب ديدم مرگم فرا رسيده است، مردن را همان طورى كه براى ما توصيف شده است در خواب يافتم، خودم را جدا از بدنم مى ديدم و ملاحظه مى كردم كه بدن مرا به قبرستان براى دفن حمل مى كنند، سپس مرا به گورستان بردند و دفن كردند.
🟡 من تنها ماندم و نگران كه چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگهان سگى سفيد را ديدم كه وارد قبر شد، در همان حال حس كردم كه اين سگ، همان تندخويىها و رفتارهای خشن من است كه به این صورت تجسّم يافته و به سراغ من آمده است، در آن هنگام مضطرب بودم و میترسیدم که این سگ به من آسیبی بزند، در همین حال بودم که ناگهان متوجّه شدم حضرت سيّدالشهدا (ع) تشريف آورد و به من فرمود: نگران نباش، من آن را از تو جدا مى كنم .»
📚 عدل الهى : ۲۵۱ / erfan.ir
📍 لازم به ذکر است که عقیده به شفاعت آن حضرت نباید دستاویزی برای ترک واجبات و انجام محرمات شود ؛
- ۱.۴k
- ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط