ویو ات

ویو ات

سونگ جو = خیلی حال دادی بیبی شاید بعدا هم بیام بهت سر بزنم

پایان فلش بک

هروقت فرار میکردم پیدام می‌کرد و منو به اون جهنم برمی‌گردانند
و هربار سیستم امنیتی اونجا رو بیشتر می‌کرد تا اینکه یروز وقتی فرار کردم اونو گزارش کردم و اونم از بهشت اخراج شد

اینم از زندگی نکبتی من دل برادرم لز سنگ بود هیچ حسی به کسی نداشت و عین یه هیولای وحشی به بقیه حمله ور میشد

جیمین = بیداری آبجی گلم ؟
ات = وای نه وقتی اینطوری حرف میزنی یعنی باز میخوای زیر یکی از دوستات باشم
جیمین = تقریبا درست حدس زدی بزار برات توضیح بدم مدتی هست که عاشق یه دختره شدم
و میخوام باهاش ازدواج کنم ولی خانواده اون اجازه نمیدن و برام شرط گذاشتن
برادر عشقم از تو خوشش اومده و میخواد باهات ازدواج کنه و اگه تو باهاش ازدواج کنی منم به رز میرسم ( اسم دوست دخترش رزه)
ات = اون همه عذابم دادی بس نبود منو وسیله بازی رفیقات کردی و وقتی قبول نمیکردم بهم تحریک کننده میدادی بعد الان میخوای با یه عوضی ازدواج کنم تا تو به عشقت برسی واقعا سنگ دلی
جیمین = هی کافیه
ات = من خواهرتم خواهر خونی تو ولی تو همچنان باهام اینطور رفتار کردی و منو اسباب بازی کردی کدوم برادری چنین کاری میکنه
صد رحمت به سنگ حتی سنگ هم ضره ای احساس داره ولی تو فقط به خودت فکر میکنی بائو بگم نه من این ازدواج رو نمی‌پذیرم من عاشق یکی دیگه هستم
جیمین = گوه خوردی فک کردی دست خودته

ویو جین
دلم براش یضره شده بعد از رفتن ات تازه فهمیدم عاشقش شدم در به در دنبالشم ات عشقم کجایی قول میدم دیگه باهات از اون شوخی های بد نکنم ببخشید
.
.
.
تلفن جین زنگ خورد
دیدگاه ها (۰)

ویو جین جیهوپ = الو جین پیداش کردم جین = چی جدی ؟جیهوپ = اره...

ویو ات که یهو جیمبن اومد تو اتاقجیمین = هی اینقدر گریه نکن ی...

ویو ات اسماته تو کامنت میزارم

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟐( یک روانی ) ویو جیمین ا.ت رو آوردن و توی زیر زمین عما...

پارت 43 خدمتکار : شاه دخت لطفا بیاین بهتون اتاقتون رو نشون ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط