لسلام علیک یا علی ابن موسی لرضآ
️ألسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ ...
جمعه شب تا در میان گریه میریزم بهم
چشم دریا میشود ، یاد هیاهوی حرم
کفتری گم گشته در غوغای زائرها ی تو
نان من از سفره های توست آقای کرم
دانه چیدن از حریم با صفایت ، عالمیست
حسرت پرواز مانده بر دل بال و پرم
خیل زائرهای خوبت ، راه من رابسته است
جز گناه و رو سیاهی نیست در دور و برم
اشک آغوش دو چشمم را هوایی میکند
باز امشب گریه ها جا مانده در چشم ترم
مهربانی های تو من را خرید و زنده کرد
خاک پاک این حریم با صفا تاج سرم
دست اشکم چنگ زد بر پنجره فولادیت
کاش میشد با کبوترهای صحنت ، بپرم
حال چشمانم مساعد نیست ، بارانی شده
امشب از حال و هوای ابر ، بارانی ترم
نبض مرگ من میان آسمانت زنده شد
رحم کن آقا به درد چشمهای بر درم
جمعه شب ، من آهوانه التماست میکنم
در حرم جا مانده آقا ،مشتی ازخاکسترم
لحظه ی مرگم ، قدم بگذار بر تنهاییم
ضامن این روسیه شو ، لحظه های آخرم
مادری هستی و امشب مادرانه خیس شد
از نوازش های تو ،غم نامه های دفترم
جان زهرا ، جان زینب ، یک نظر آقا بس است
من سفارش کرده ی ، دست کبود مادرم
دست رد ، رسم شماها نیست ، میدانم ولی
باز هم در التماس میخ و دیوار و درم
مشهدت آقا فروشی نیست ، خاک عشق را
زیر پای زائران تو ، من آقا میخرم
مشتی از من در حریم کبریا جامانده است
مانده هایم را شب جمعه زیارت میبرم
گرچه بدهستم ، ولی آقا تو در هم میخری
من گدای با وفای اهل بیت اطهرم
ضامن آهوی زخمی ، التماست میکنم
امشب از هر آهوی تنهاتری ، تنهاترم
مشهدت آقا تماشاییست ،یا شمس الشموس
عشق عجب پروازها دارد ،میان این حرم
جمعه شب تا در میان گریه میریزم بهم
چشم دریا میشود ، یاد هیاهوی حرم
کفتری گم گشته در غوغای زائرها ی تو
نان من از سفره های توست آقای کرم
دانه چیدن از حریم با صفایت ، عالمیست
حسرت پرواز مانده بر دل بال و پرم
خیل زائرهای خوبت ، راه من رابسته است
جز گناه و رو سیاهی نیست در دور و برم
اشک آغوش دو چشمم را هوایی میکند
باز امشب گریه ها جا مانده در چشم ترم
مهربانی های تو من را خرید و زنده کرد
خاک پاک این حریم با صفا تاج سرم
دست اشکم چنگ زد بر پنجره فولادیت
کاش میشد با کبوترهای صحنت ، بپرم
حال چشمانم مساعد نیست ، بارانی شده
امشب از حال و هوای ابر ، بارانی ترم
نبض مرگ من میان آسمانت زنده شد
رحم کن آقا به درد چشمهای بر درم
جمعه شب ، من آهوانه التماست میکنم
در حرم جا مانده آقا ،مشتی ازخاکسترم
لحظه ی مرگم ، قدم بگذار بر تنهاییم
ضامن این روسیه شو ، لحظه های آخرم
مادری هستی و امشب مادرانه خیس شد
از نوازش های تو ،غم نامه های دفترم
جان زهرا ، جان زینب ، یک نظر آقا بس است
من سفارش کرده ی ، دست کبود مادرم
دست رد ، رسم شماها نیست ، میدانم ولی
باز هم در التماس میخ و دیوار و درم
مشهدت آقا فروشی نیست ، خاک عشق را
زیر پای زائران تو ، من آقا میخرم
مشتی از من در حریم کبریا جامانده است
مانده هایم را شب جمعه زیارت میبرم
گرچه بدهستم ، ولی آقا تو در هم میخری
من گدای با وفای اهل بیت اطهرم
ضامن آهوی زخمی ، التماست میکنم
امشب از هر آهوی تنهاتری ، تنهاترم
مشهدت آقا تماشاییست ،یا شمس الشموس
عشق عجب پروازها دارد ،میان این حرم
- ۳.۵k
- ۲۱ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط