جرعت حقیقت
#جرعت_حقیقت
پارت 24🥂
ویو ات
+ای بابا اینم قهر کرد (تو ذهنش)
+کوکی جونم قهر کردی؟
_....(ساکت)
+کوک؟
_....(ساکته)
+ کوک بسه دیگه زیادی پیش رفتی(کمی داد)
_ کجا زیاد پیش رفتم دقیقا؟(کمی داد)
+ خب من خستم تو داری زور میگی
_ زورت نکردم قهرم نیستم
+ خب باشه واسه فردا شب دیگه
_ اگه امشب نشه یعنی فردا شب جر میخوری
+ اشکال نداره فردا انرژی دارم الان ندارم
_ خودت خاستی دست من نیستا
+ باشه حالا بخواب
_باشه
(کوک ات رو بغل کرد و ات هم کوک رو و خوابیدن)
ویو صبح(کوک)
صبح بیدار شدم دیدم ات بغلم نیست یکم نگران شدم
ولی صدای دخترا و ات از پایین میومد که نگرانیم رفع شد
رفتم دسشویی و دست و صورت مو شستم و لباسم و عوض کردم و رفتم پایین همه پایین بود و داشتن سفره اماده میکردن و پسرا هم بودن رو مبل
_صبح بخیر
+عه عشقم بیدار شدی صبح بخیر
_ ارع بیدار شدم
+ خوبه میخواستم بیام صدات کنم
(نشستن سر میز و صبحونه خوردن)
کوک و ات رفتن تو اتاقشون
+کوک؟
_هوم
+ هنوز بخاطر دیشب ناراحتی؟
_ نه حتی خوشحالم
+ ها چرا
_ بخاطر اینکه امشب به هفت روش سامورایی قراره جر بخوری😌
+عه😩
_ ارع😂
+باشه چاره ای نیست
_افرین عروسک من
(از اتاق رفتن بیرون)
+ بچه ها بیاین بریم یه جایی حوصلم سر رفت
همه: کجا بریم
_ من بگم
+ بگو
_ بریم ساحل
ساحل اینجا خیلی قشنگه
+ راست میگی غروب بریم که خلوت باشه خودمون باشیم بیشتر
همه: باشه
(موقع ناهار)
الکسا: بچها بیاین ناهار حاضره (داد)
+باشه بابا کر کردی مارو
الکسا: خا الان که کر نشدی
+ من میرم کوک و بیارم
الکسا: باشه برو
(تو اتاق)
رفتم تو اتاق دیدم کوک رو مبل سرش تو گوشیه
+عشقم
_جانم
(با جانم قند تو دلم اب شد🫠❤)
+بیا ناهار حاضره
_باشه عشقم تو برو من میام
+باشه
(همه پایینن)
+ما اومدیم
شوگا: خوش اومدین
_ممنون
(همه سر میزن)
+بچها بعد ناهار یکم چُرت بزنیم بعد اماده شیم بریم
_باشه
بقیه: باشه
(بعد ناهار)
همه تو حال بودیم و دراز کشیده بودیم
لیا: بچها نظرتون چیه شام رو اونجا بخوریم؟
ته: فکر خوبیه
+ارع خوبه
_اهوم
شوگا و الکسا: ما هم موافقیم
+ خوبه پس بخوابید من خوابم نمیاد ساعت 4 بیدارتون میکنم
همه: باشه
(ساعت ۴)
+بچهاااااا (با داد بلند)
#جیم_ات
پارت 24🥂
ویو ات
+ای بابا اینم قهر کرد (تو ذهنش)
+کوکی جونم قهر کردی؟
_....(ساکت)
+کوک؟
_....(ساکته)
+ کوک بسه دیگه زیادی پیش رفتی(کمی داد)
_ کجا زیاد پیش رفتم دقیقا؟(کمی داد)
+ خب من خستم تو داری زور میگی
_ زورت نکردم قهرم نیستم
+ خب باشه واسه فردا شب دیگه
_ اگه امشب نشه یعنی فردا شب جر میخوری
+ اشکال نداره فردا انرژی دارم الان ندارم
_ خودت خاستی دست من نیستا
+ باشه حالا بخواب
_باشه
(کوک ات رو بغل کرد و ات هم کوک رو و خوابیدن)
ویو صبح(کوک)
صبح بیدار شدم دیدم ات بغلم نیست یکم نگران شدم
ولی صدای دخترا و ات از پایین میومد که نگرانیم رفع شد
رفتم دسشویی و دست و صورت مو شستم و لباسم و عوض کردم و رفتم پایین همه پایین بود و داشتن سفره اماده میکردن و پسرا هم بودن رو مبل
_صبح بخیر
+عه عشقم بیدار شدی صبح بخیر
_ ارع بیدار شدم
+ خوبه میخواستم بیام صدات کنم
(نشستن سر میز و صبحونه خوردن)
کوک و ات رفتن تو اتاقشون
+کوک؟
_هوم
+ هنوز بخاطر دیشب ناراحتی؟
_ نه حتی خوشحالم
+ ها چرا
_ بخاطر اینکه امشب به هفت روش سامورایی قراره جر بخوری😌
+عه😩
_ ارع😂
+باشه چاره ای نیست
_افرین عروسک من
(از اتاق رفتن بیرون)
+ بچه ها بیاین بریم یه جایی حوصلم سر رفت
همه: کجا بریم
_ من بگم
+ بگو
_ بریم ساحل
ساحل اینجا خیلی قشنگه
+ راست میگی غروب بریم که خلوت باشه خودمون باشیم بیشتر
همه: باشه
(موقع ناهار)
الکسا: بچها بیاین ناهار حاضره (داد)
+باشه بابا کر کردی مارو
الکسا: خا الان که کر نشدی
+ من میرم کوک و بیارم
الکسا: باشه برو
(تو اتاق)
رفتم تو اتاق دیدم کوک رو مبل سرش تو گوشیه
+عشقم
_جانم
(با جانم قند تو دلم اب شد🫠❤)
+بیا ناهار حاضره
_باشه عشقم تو برو من میام
+باشه
(همه پایینن)
+ما اومدیم
شوگا: خوش اومدین
_ممنون
(همه سر میزن)
+بچها بعد ناهار یکم چُرت بزنیم بعد اماده شیم بریم
_باشه
بقیه: باشه
(بعد ناهار)
همه تو حال بودیم و دراز کشیده بودیم
لیا: بچها نظرتون چیه شام رو اونجا بخوریم؟
ته: فکر خوبیه
+ارع خوبه
_اهوم
شوگا و الکسا: ما هم موافقیم
+ خوبه پس بخوابید من خوابم نمیاد ساعت 4 بیدارتون میکنم
همه: باشه
(ساعت ۴)
+بچهاااااا (با داد بلند)
#جیم_ات
۶.۱k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.