پانی دلم می خواست یه نفر باشه... حرف نزنم... بگه: میدونم
#پانی دلم میخواست یه نفر باشه... حرف نزنم... بگه: میدونم چته!
بلند شو...!
بزن بریم بیرون...!
تو ذهنم بگم کجا؟! بگه: کجاش مهم نیست...!
میریم یه جا که دور باشیم از آدما...
تا خواستم بگم حوصله ندارم،
بگه: فقط، نمیام و حوصله ندارم و فلان و بهمان نداریما!
تا بغض کردم بگه:
مگه من مُردم که اینطوری بغض کردی...؟!
تا اومد اخمام بره تو هم،
بگه: میدونستی وقتی عصبی میشی،
بیشتر منو دیوونه خودت میکنی...؟!
زیر پوستی که خندم گرفت،
بگه: ولی خندت قشنگتره...!
حقیقتا این روزا دلم یکی میخواد که منو بلد باشه...
یه آدم واقعی...
که همونی باشه که صبح ها به امید اون چشامو باز میکنم
و شب ها با رویاش چشامو میبندم...
من دلم یه آدم میخواد که منو از خودم بیشتر بلد باشه...
بلند شو...!
بزن بریم بیرون...!
تو ذهنم بگم کجا؟! بگه: کجاش مهم نیست...!
میریم یه جا که دور باشیم از آدما...
تا خواستم بگم حوصله ندارم،
بگه: فقط، نمیام و حوصله ندارم و فلان و بهمان نداریما!
تا بغض کردم بگه:
مگه من مُردم که اینطوری بغض کردی...؟!
تا اومد اخمام بره تو هم،
بگه: میدونستی وقتی عصبی میشی،
بیشتر منو دیوونه خودت میکنی...؟!
زیر پوستی که خندم گرفت،
بگه: ولی خندت قشنگتره...!
حقیقتا این روزا دلم یکی میخواد که منو بلد باشه...
یه آدم واقعی...
که همونی باشه که صبح ها به امید اون چشامو باز میکنم
و شب ها با رویاش چشامو میبندم...
من دلم یه آدم میخواد که منو از خودم بیشتر بلد باشه...
۲۳.۲k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.