سناریو

#سناریو
وقتی خیلی اتفاقی توی بحستون باعث میشن بچتون سقط بشه(غمگین)

نامی:ب بگو من کاری نکردم ب بگو حالت تو و اون خ خوبه

جین:وقتی داشتم به بادیگاردایی ک براش میخاستم بزارم فکر میکردم نمیدونستم قاتل ش خودمم (گریه )

یونگی:من نمیخاستم این اتفاق بیوفته(تو شُکه)

هوسوک:کوچولو و ساین شاینم منو ببخششش (گریه)

جیمین؛با این کاری ک کردم بهتره دیگه زنده نمونم(خدانکنه)

تهیونگ:زود میبرتت بیمارستان و اونقد گریه میکنه ک غش میکنه


جونگ کوک:بیب منو ببخش من نمیخاستم اینجور شه من میخاستم بچمونو ببریم پارک بازی کنیم باهاش منو ببخششش( گریه شدید)
دیدگاه ها (۰)

#سناریو وقتی چند سال پیش خیلی مجبوری کات کردین و الان اون تو...

#سناریو #سناریودرخواستی وقتی اونا رفتن سفر برای یه هفته و تو...

#سناریو #سناریو_بی_تی_اس وقتی بهشون میگی فلانی ازم خاستگاری ...

#سناریو وقتی موهاتو کوتاه میکنینامجون؛قشنگه عشقم بهت میاد*لب...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۹

p81جنگ هنوز ادامه داشت در سلیب اتش خسارت های زیادی ب انها وا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط