به من بگو عید در راه است بگو خانه تکانی رخت نو سبزه و

به من بگو عید در راه است. بگو خانه تکانی، رخت نو، سبزه و ماهی و نفس عمیق. همه را دوست دارم. مگر می شود لحظه های سال تحویل را دوست نداشت. بوی عود و خنکایی که فقط در روز اول فروردین جریان دارد و آن تق تق آغاز سال. همیشه آرزو می کنم که سالی که در راه است بهتر از سال رفته باشد. لااقل برای من. بگذار بگویند خود خواه است. اعتراف می کنم، هستم. ولی انگار این داستان تکراری پایان ندارد. من آرزو کنم و کسی به روی خودش نیاورد. آخر سال باز من باشم و آرزویی که سال هاست دوره می شود و شاید هم برآورده شود و من بی خبرم. اصلاً بی خبری بخش انکار نشدنی من است. و چه خوب است این بی خبری. چه خوب است این سرگردانی که با دنیا عوضش نمی کنم. این روزها فقط به این فکر می کنم در آن لحظه های پایان سال و در آن لحظه های آغاز سال دلم کدام آرزویش را به یاد می آورد.



متن خوانی آقای محمد سلوکی در ویژه برنامه نوروز
دیدگاه ها (۱)

بهار می رسد، حتی اگر ته جیب پدر، نوک جوراب من و شقیقه لایه ا...

ای در بوی جان ما دارد در جهان همچو جان مبارک باد. درود بر سا...

زنها قلب خانه اندمراقب قلب خانه‌هایتان باشید.زنها اگر شاد با...

صبح یعنی؛ بهار ...که از خانه ی همسایه ی بغلی سلامش را با نگا...

عباد الرحمن

درخواستی

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط