میگذرد

میگذرد!
گاهی از غرورش!
گاهی از کسی که سخت دوستش دارد ...

گاهی خودش را پنهان میکند، زیر صدای موسیقی هدفونش ...

گاهی پشت لبخندهای ساختگی !

اما ...
یک روز، بعد از یک اتفاق، گریه هایش تا همیشه بند می آید و تبدیل میشود به نگاهی سرد !

زن را میگویم !
دیدگاه ها (۵)

ﻗﺼﺪﻡ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﻮﺩ ..ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ …ﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺕ …ﻗﺼﺪﻡ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻮ...

دڸ را بہ دریا می‌زنم...و باتوعبور می‌ڪنماز تمامدلتنڪَی ها و ...

ازمایشگاه سرد

صحنه,پارت یازدهم

بیماری آکازا:آکازا مدتی بود احساس می‌کرد بدنش دیگر مثل گذشته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط