سلام و صد تا سلام پارم نکنید دارم پارت بعدو میدم🗿✨
سلام و صد تا سلام پارم نکنید دارم پارت بعدو میدم🗿✨
.
فلش بک به بار*
رفتم داخل بار و نشستم رو میز حوصله هیچی رو نداشتم حتا خودمو دوباره دعوامون یادم اومد
ا/ت: لایلا که خودش دوست پسر داره چرا چشش دنبال مایکیه
.
از زبون ا/ت*
کلی سوال ذهنمو درگیر کرده بود که دیدم لایلا با دوست پسرش اومدن بار اونقدی ناراحتم کرده بود که اومدنش به اینجا برام تعجب اور نباشه بی اهمیت همونطور نشسته بودم که لایلا و دوست پسرش دوتا صندلی اون ور تر من نشستن لایلا هم لباس خیلی باز ی پوشیده بود معلومه میخواد جلب توجه کنه اهمیت ندادم و یه پطروس سفارش دادم بعضی مواقع زیر چشمی بهشون نگاه میکردم یهو یه پسرت اومد کنار لایلا نشست و به پاهاش خیره شده بود دوست پسرش دید اما واکننشی نشون نداد مثل اینکه این دوتا علاوه بر خودشون یه دوست دختر و دوست پسر دیگه هم دارن دخترهی++
.
.
از زبون لایلا*
وقتی وارد بار شدم ا/ت رو دیدم اما اهمیتی بهش ندادم رفتم نشستم رو صندلیم یهو یه پسره دیگه هم اومد کنارم نشست فقط به پاهام خیره شده بود بنظر میومد ازم خوشش اومده باشه بدم نیست بهش درخواست بدم
.
.
از زبون ا/ت*
لایلا هم به پسرا داشت نگاه میکرد اخه یه ادم چقدر میتونه++باشه لایلا هم بلند شد و نمیدونم کجا رفت البته برامم مهم نبود کجا میره تا لایلا رفت دوست پسرش سریع اومد کنارم نشستم و بهم درخواست داد بدجور عصبی شدم و تا خواستم با مشت بزنمش در بار باز شد و...
.
بنده گفتم ازین کرما بیشتر روتون بریزم🗿💔😂
.
فلش بک به بار*
رفتم داخل بار و نشستم رو میز حوصله هیچی رو نداشتم حتا خودمو دوباره دعوامون یادم اومد
ا/ت: لایلا که خودش دوست پسر داره چرا چشش دنبال مایکیه
.
از زبون ا/ت*
کلی سوال ذهنمو درگیر کرده بود که دیدم لایلا با دوست پسرش اومدن بار اونقدی ناراحتم کرده بود که اومدنش به اینجا برام تعجب اور نباشه بی اهمیت همونطور نشسته بودم که لایلا و دوست پسرش دوتا صندلی اون ور تر من نشستن لایلا هم لباس خیلی باز ی پوشیده بود معلومه میخواد جلب توجه کنه اهمیت ندادم و یه پطروس سفارش دادم بعضی مواقع زیر چشمی بهشون نگاه میکردم یهو یه پسرت اومد کنار لایلا نشست و به پاهاش خیره شده بود دوست پسرش دید اما واکننشی نشون نداد مثل اینکه این دوتا علاوه بر خودشون یه دوست دختر و دوست پسر دیگه هم دارن دخترهی++
.
.
از زبون لایلا*
وقتی وارد بار شدم ا/ت رو دیدم اما اهمیتی بهش ندادم رفتم نشستم رو صندلیم یهو یه پسره دیگه هم اومد کنارم نشست فقط به پاهام خیره شده بود بنظر میومد ازم خوشش اومده باشه بدم نیست بهش درخواست بدم
.
.
از زبون ا/ت*
لایلا هم به پسرا داشت نگاه میکرد اخه یه ادم چقدر میتونه++باشه لایلا هم بلند شد و نمیدونم کجا رفت البته برامم مهم نبود کجا میره تا لایلا رفت دوست پسرش سریع اومد کنارم نشستم و بهم درخواست داد بدجور عصبی شدم و تا خواستم با مشت بزنمش در بار باز شد و...
.
بنده گفتم ازین کرما بیشتر روتون بریزم🗿💔😂
۴.۶k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.