در برکۀ من هیچ شبی ماه نبود

در برکۀ من هیچ شبی ماه نبود

از بخت بدم هیچکس آگاه نبود

حالا شده ام کافر و بی دین اما

این دل بخدا قبلِ تو گمراه نبود

گفتی بروم آه که شرمنده شدم

من خواستم اما بخدا راه نبود!

من باخته بودم به "اگر"ها نه به تو

می بُردم "اگر" رابطه کوتاه نبود

هرگز نکنم شکوه ولی آه خدا

این زندگی آن عالم دلخواه نبود!
دیدگاه ها (۶)

تو که رفتی نفســـم بی تو غریبانه گرفتدلِ زارم قفسی شد که به ...

یک تبسم یک صدا فرمان عشقیک ترانه یک نفس جریان عشقیک غریبه سر...

☜ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ⇣ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤـــــــــــــ...

می نویسم من برایت از دلممی کنم اِفشا من امشب، راز خویشمن پر ...

تک پارتی هانما ا/ت ویو...نشسته بودم تو اتاق و داشتم کتاب میخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط