در آغوشت لب دریا بیافتم

در آغوشت لب دریا بیافتم
به جرم عشق ورزی ها بیافتم

کبود از بوسه هایت کن تنم را
بزن شلاق تـا از پـا بیافـتم

#شهراد_میدری
دیدگاه ها (۱)

صبح شد! آغوش من‌ را غرقِ در آغوش کنقهوه ی چشمان کوبایی برایم...

کسی دنیای طاقت را به هم زدو مفهوم لیاقت را به هم زددعا کن لا...

خنده‌ات, صبح روز تعطیل است،وسط روزهای پرکاریخنده‌ات, چند ثان...

درماندگی یعنی که فهمیدم وقتی کنارم روسری دارییک تارِ مو از گ...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

My angel (part 14 )چند دقیقه ای میشد که محو فضای اطرافت شده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط