آیینه شکستم

آیینه شکستم؛

تا سرشار تو،

من باشم و من ... !


👤 سهراب سپهری
دیدگاه ها (۲)

دربه‌دری در من بودنه در قطاری که می‌رفت و می‌آمد...

جان می‌گیردسایه‌ایدر ترسیم تنهایی‌ام...

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دستعالمی دیگر بباید ساخت و از ن...

اشعار بزرگان. خاطره. سهراب سپهری

زندگی چیزی نیست، که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود...-س...

زندگی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط