این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
حال همه خوب است- من اما نگرانم
بر فکر تو بستم چمدان را و همین فکر
مثل خوره افتاده به جانم که روم یا بمانم
چیزی که میان من و تو نیست غریبی ست
صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟!
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم
از سایه سنگین تو من کمترم آیا؟!
بگذار به دنبال تو خود را بکشانم
ای عشق...! مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او یش زنده نمانم...
/ سعید
حال همه خوب است- من اما نگرانم
بر فکر تو بستم چمدان را و همین فکر
مثل خوره افتاده به جانم که روم یا بمانم
چیزی که میان من و تو نیست غریبی ست
صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟!
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم
از سایه سنگین تو من کمترم آیا؟!
بگذار به دنبال تو خود را بکشانم
ای عشق...! مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او یش زنده نمانم...
/ سعید
۶۳۵
۰۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.