سلام بچه ها
سلام بچه ها
عیدتون پیشاپیش مبارک
خب من وقتی کوچک تر بودم یه داستان نصفه نوشتم : پارت ۱ :
توضیح : جیسو ۸ سالشه . مایکل پدر جیسو و لیسا مادر جیسوئه . جنی خواهر جیسوئه و ۲ سالشه . رزی دوست صمیمی و هم کلاسی جیسوئه .
جیسو هر روز صبح به همراه پدر و مادرش به مدرسه میرفت . جیسو همیشه در زنگ تفریح ها کتاب علمی میخواند تا اطلاعات بیشتری به دست بیاورد .
روزی از روز ها ، جیسو به پدر و مادرش گفت : میشه من را به کتابخانه ببرید تا کتاب های متفاوت دیگری درباره ی ریاضیات هم بخوانم ؟
مایکل و لیسا به هم نگاه کردند و گفتند : دختر کوچولوی ۸ ساله ی ما میخواهد به کتابخانه برود و کتاب ریاضیات بخواند ؟🤣😂
مایکل به لیسا گفت : تو خیلی تلاش کردی که مادر بسیار خوبی باشی اما الان دختر ۸ ساله ی ما میخواهد کتاب ریاضیات بخواند .☹️😞
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ادامه رو توی پارت بعد میزارم😀
خودمم میدونم که خیلی تاثیر گذار بود😎😂
عیدتون پیشاپیش مبارک
خب من وقتی کوچک تر بودم یه داستان نصفه نوشتم : پارت ۱ :
توضیح : جیسو ۸ سالشه . مایکل پدر جیسو و لیسا مادر جیسوئه . جنی خواهر جیسوئه و ۲ سالشه . رزی دوست صمیمی و هم کلاسی جیسوئه .
جیسو هر روز صبح به همراه پدر و مادرش به مدرسه میرفت . جیسو همیشه در زنگ تفریح ها کتاب علمی میخواند تا اطلاعات بیشتری به دست بیاورد .
روزی از روز ها ، جیسو به پدر و مادرش گفت : میشه من را به کتابخانه ببرید تا کتاب های متفاوت دیگری درباره ی ریاضیات هم بخوانم ؟
مایکل و لیسا به هم نگاه کردند و گفتند : دختر کوچولوی ۸ ساله ی ما میخواهد به کتابخانه برود و کتاب ریاضیات بخواند ؟🤣😂
مایکل به لیسا گفت : تو خیلی تلاش کردی که مادر بسیار خوبی باشی اما الان دختر ۸ ساله ی ما میخواهد کتاب ریاضیات بخواند .☹️😞
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ادامه رو توی پارت بعد میزارم😀
خودمم میدونم که خیلی تاثیر گذار بود😎😂
۲.۲k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.