گاهی

گاهی
نَہ گریہ آرامت می‌ڪند
و نَہ خنده
نَہ فریاد آرامت می‌ڪند
و نَہ سڪوت
آنجاست ڪہ
با چشمانی خیس
رو بہ آسمان می‌ڪنی
و می‌گویی :
خدایا جز تو پناهی ندارم 😔
دیدگاه ها (۱)

نفــــس میڪشـــم…تا بجــای مــٌـرده ها…خـــــاڪم نڪـننــد…ای...

همیشه از خوبی آدم ها برای خودت دیوار بسازهر وقت در حق تو بدی...

چاپلوس‌ها همانند دوست هستند؛همانطوری که گرگ‌ها به سگ‌ها شباه...

«قاضی خداست»شخصی در کاباره میمیردو شخصی دیگر در مسجدشاید اول...

از یجایے بہ بعد..دیگہ هیچ تلاشے نمیڪنے ..اشڪاتو حروم نمیڪنے ...

پل اعتمادیه سبد خوراکی همیشه در آشپرخونه اداره وجود داشت. اگ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط