جمعه ها

جمعه ها

انگار دلم مستقل میشود

خود مختار میشود

می رود و می آید و

خودش را به در و دیوار میکوبد

به یاد می آورد

خاطره هم می زند

معجونی می سازد که

سر دلمان بماند

جمعـه ها حال دلـم غریب میشود...
دیدگاه ها (۱)

چه زمستانِ بلاتکلیفی استـــنه آسمــان میبـاردو نه تو میایـیچ...

به گوشه ی یک ناخنِ شکسته میماند این دلتنگیگیر می کند به خاطر...

پروانه هم شبیه من از ساده لوحی اشدلبسته یگلی ست که درکش نمی ...

چشمانتآخرین چیزی استکه از میراث عشقباقی می‌ماند ...

صحنه,پارت یازدهم

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

part:10بدون اهمیت به بارونی که برای هر دو لذت بخش بود، چشم‌ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط