گاه

گاهي

هوس ميڪنم

در آغوشت حل شوم ...

باهمه سرديت،

هنوز هم

تو ِ لعنتی

برايم گرمترين حس دنیایی..
دیدگاه ها (۱)

امشب بیاد مخمل زلف نجیب توشب را چو گربه‌ای که بخوابد به دامن...

"دیوانه وار نڪَاهَش مےڪردمنڪَاهے ڪهپُر از خواهش بود...ڪَفتم ...

در شعرمبه واژه‌ی چشمت که میرسممکث میکنممی‌ایستمذکر می‌گویمشک...

لذت عاشقے را آدم و حوا بردندنہ رقیبے بودنہ گذشتہ‌اے نہ حسودے...

فعلاًم هیونجین بخاطر ویژوالش توی مراسم کارتیه و همینطور دنس ...

درخاستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط