گزارش نکنید
دور کمر حلقه شد و یهو
نفس های داغش به گردنم میخورد
موهای تنم سیخ شد
نمیتونستم تکون بخورم خوب میدونستم هیچ کدوم از بچه ها نیست
دستای سردش که بزرگ بود سایش که معلوم بود چقدر قدش بلنده
@خوش اومدی عروسک کوچولوی من
#تو تو کی هستی(نفس زنان)
@کسی که منتظرت بود
سرمو برگردوندم خودش بود همون
که تو بچگیم ما رو نجات داد
ولی اون چرا اصلا پیر نشده
@اره اصلا پیر نشدم
دستشو تن*گ تر کرد دور کمرم
#ولم کن
@هوم خب درموردش فکرم میکن
#خواهش میکنم
دستشو آزاد کرد رفتم اون ور اتاق
@چرا فرار کردی
#تو تو اون بلا رو سر لویی آوردی
@هوم شاید
#چی تو این خونست
@چیزی که ذهن انسان توانایی قبول کردن اون رو نداره
#😳
@تعجب نکن خودت هم اینو چندین بار بهم گفتی
(فلش بک ۱۵ سال پیش)
درحالی که دخترک داشت گربه رو ناز میکرد
فیلیکس گفت: دوست داری چی رو بهت نشون بدم
#هیچی
@چرا
#ذهن انسان نمیتونه خیلی چیز ها رو قبول کنه پس منم نمیخوام
لپشو کشید و گفت@تو خیلی بیشتر از سنت میدونی
(زمان حال از دید فیلیکس)
زیباییش ۱۰۰ برابر شده بود
آخرین بار که بغلش کرده بودم ۱۵ سال پیش بود
مثل پری ها زیبا بود اما چجوری میتونم بازم بیارمش تو دنیای واقعی (یه اسپویل فیلیکس جن نیست فقط قدرت زیاد داره)
#تو همون پسری هستی که بعل از به دنیا اومدنت کل اینجا نابود شده
@همون پسرم ولی تقصیر من نبود
#تو میدونستی من قرار بیایم؟
@اره حتا کل این سوالاتم میدونم
#چیمیگی
=ا.ت با کی حرف میزنی
#هیچ کس
ویو ا.ت
انگار ناپدید شد با بچه ها رفتم پایین یه غذایی خوردیم
که حس کردم چیزی پشت پردست انگار یه دختر کوچیک بود
یکم دقت کردم یه زن حامله که دقیقا شبیه من بود ولی با لباسای قدیمی روی زمینه پلک زدن و همچی قیب شد خدایا من چم شده
÷خب وقت احضاره
تخته احضار رو گذاشتیم وسط
نفس های داغش به گردنم میخورد
موهای تنم سیخ شد
نمیتونستم تکون بخورم خوب میدونستم هیچ کدوم از بچه ها نیست
دستای سردش که بزرگ بود سایش که معلوم بود چقدر قدش بلنده
@خوش اومدی عروسک کوچولوی من
#تو تو کی هستی(نفس زنان)
@کسی که منتظرت بود
سرمو برگردوندم خودش بود همون
که تو بچگیم ما رو نجات داد
ولی اون چرا اصلا پیر نشده
@اره اصلا پیر نشدم
دستشو تن*گ تر کرد دور کمرم
#ولم کن
@هوم خب درموردش فکرم میکن
#خواهش میکنم
دستشو آزاد کرد رفتم اون ور اتاق
@چرا فرار کردی
#تو تو اون بلا رو سر لویی آوردی
@هوم شاید
#چی تو این خونست
@چیزی که ذهن انسان توانایی قبول کردن اون رو نداره
#😳
@تعجب نکن خودت هم اینو چندین بار بهم گفتی
(فلش بک ۱۵ سال پیش)
درحالی که دخترک داشت گربه رو ناز میکرد
فیلیکس گفت: دوست داری چی رو بهت نشون بدم
#هیچی
@چرا
#ذهن انسان نمیتونه خیلی چیز ها رو قبول کنه پس منم نمیخوام
لپشو کشید و گفت@تو خیلی بیشتر از سنت میدونی
(زمان حال از دید فیلیکس)
زیباییش ۱۰۰ برابر شده بود
آخرین بار که بغلش کرده بودم ۱۵ سال پیش بود
مثل پری ها زیبا بود اما چجوری میتونم بازم بیارمش تو دنیای واقعی (یه اسپویل فیلیکس جن نیست فقط قدرت زیاد داره)
#تو همون پسری هستی که بعل از به دنیا اومدنت کل اینجا نابود شده
@همون پسرم ولی تقصیر من نبود
#تو میدونستی من قرار بیایم؟
@اره حتا کل این سوالاتم میدونم
#چیمیگی
=ا.ت با کی حرف میزنی
#هیچ کس
ویو ا.ت
انگار ناپدید شد با بچه ها رفتم پایین یه غذایی خوردیم
که حس کردم چیزی پشت پردست انگار یه دختر کوچیک بود
یکم دقت کردم یه زن حامله که دقیقا شبیه من بود ولی با لباسای قدیمی روی زمینه پلک زدن و همچی قیب شد خدایا من چم شده
÷خب وقت احضاره
تخته احضار رو گذاشتیم وسط
۶.۰k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.