part6
part6
و وارد اتاق رئیس شدن
رییس:به به ملکه مافیا از دیدنتون خوشحالم
ات:همچنین
رئیس:همچنین شما ها از دیدار دوباره با شما ها خیلی خوشحالم بریم سر اصل مطلب هفته بعد یه ماموریت دارید که باید همه با هم برید گرفتید؟
همه:بله
رئیس:و یه ماموریت دیگه هست که یک ماه بعد از این ملموریت هست این ماموریت رو پادشاه مافیا و ملکه مافیا با هم میرن
ات:ولی....
رئیس:ولی چی؟
ات:هیچی
رئیس:خوبه لوکیشن براتون ارسال میشه حالا میتونید برید و از مهمونی لذت ببرید
ات:رئیس میشه من برم
رئیس:کجا؟
ات:راستش یکم کار دارم باید برم
رئیس:یعنی مهمونی دوست نداری؟
ات:دارم ولی الان کارم واجبه اگه اجازه بدید از حضورتون مرخص بشم
رئیس:خیله خب میتونی بری
از همه خداحافظی کردم و رفتم پایین در رو باز کردم الان توی ورودی عمارت رئیس بودم که
تهیونگ:ات یعنی خانم پارک میشه باهاتون صحبت کنم
ات:گوش میدم فقط سریع کار دارم
تهیونگ:میشه برگردی؟
ات:برگردم. چرا باید برگردم؟
تهیونگ:من کلی دنبالت گشتم ولی پیدات نکردم واقعا دلم برات تنگ شده و بعد از رفتنت فهمیدم چقدر نبودنت حس میشه و من چقدر عاشقتم
ات:واقعا تاثیر گذار بود حالا اگه تموم شد میتونم برم
تهیونگ:ات منظورت چیه؟تو که قبلا این طوری نبودی چرا اینطوری شدی؟
ات:آدما تغییر میکنن آقای کیم و من دیگه حسی بهت ندارم. اگه دیگه کاری باهام نداری باید برم.
تهیونگ:(ناراحت شده و قلبش شکسته و با سر بهش میگه باشه)
...............
❌️کپی ممنوع❌️
با اینکه شرایط نرسیده بود گذاشتم کیوتا❤🥺
برای پارت بعد💜:
۳۰ تا لایک رو برای پارت قبلی برسونید🥺💜
و این پارت ۲۵ تا لایک❤
و کامنت هاتون رو بزارین من بدونم خوشتون اومده یا نه🙂💜
و وارد اتاق رئیس شدن
رییس:به به ملکه مافیا از دیدنتون خوشحالم
ات:همچنین
رئیس:همچنین شما ها از دیدار دوباره با شما ها خیلی خوشحالم بریم سر اصل مطلب هفته بعد یه ماموریت دارید که باید همه با هم برید گرفتید؟
همه:بله
رئیس:و یه ماموریت دیگه هست که یک ماه بعد از این ملموریت هست این ماموریت رو پادشاه مافیا و ملکه مافیا با هم میرن
ات:ولی....
رئیس:ولی چی؟
ات:هیچی
رئیس:خوبه لوکیشن براتون ارسال میشه حالا میتونید برید و از مهمونی لذت ببرید
ات:رئیس میشه من برم
رئیس:کجا؟
ات:راستش یکم کار دارم باید برم
رئیس:یعنی مهمونی دوست نداری؟
ات:دارم ولی الان کارم واجبه اگه اجازه بدید از حضورتون مرخص بشم
رئیس:خیله خب میتونی بری
از همه خداحافظی کردم و رفتم پایین در رو باز کردم الان توی ورودی عمارت رئیس بودم که
تهیونگ:ات یعنی خانم پارک میشه باهاتون صحبت کنم
ات:گوش میدم فقط سریع کار دارم
تهیونگ:میشه برگردی؟
ات:برگردم. چرا باید برگردم؟
تهیونگ:من کلی دنبالت گشتم ولی پیدات نکردم واقعا دلم برات تنگ شده و بعد از رفتنت فهمیدم چقدر نبودنت حس میشه و من چقدر عاشقتم
ات:واقعا تاثیر گذار بود حالا اگه تموم شد میتونم برم
تهیونگ:ات منظورت چیه؟تو که قبلا این طوری نبودی چرا اینطوری شدی؟
ات:آدما تغییر میکنن آقای کیم و من دیگه حسی بهت ندارم. اگه دیگه کاری باهام نداری باید برم.
تهیونگ:(ناراحت شده و قلبش شکسته و با سر بهش میگه باشه)
...............
❌️کپی ممنوع❌️
با اینکه شرایط نرسیده بود گذاشتم کیوتا❤🥺
برای پارت بعد💜:
۳۰ تا لایک رو برای پارت قبلی برسونید🥺💜
و این پارت ۲۵ تا لایک❤
و کامنت هاتون رو بزارین من بدونم خوشتون اومده یا نه🙂💜
۱۱.۴k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.