عشق یا انتقام

عشق یا انتقام
P33
منو بندازین زندان..... بیشتر بگم؟
( ویو ا.ت)
چی؟ ....نه...نه...الان..نه....من.... من می‌خوامش....
چرا الان باید یادت بیاد؟...
_بیشتر بگم ؟ هوم؟
ن..نه...اههه....خواهش میکنم.....لطفا....ببخ....
_ ( پوزخند)
لطفاً....
_ چی میخوای ؟ هوم؟
من...من...لطفا...
_ ( خنده های بلند)
چرا داره میخنده....یعنی عذاب دادن من براش خنده داره ....چرا
_ متاسفم عروسکم کاری از دستم بر نمیاد ....امروز بد جوری رفتی رو اعصابم
توروخداااا....جونگ...کوک....لطفا...
_ ددی صدام کن
چ..چی؟
_ وقتی شنیدی خودتو‌ چرا به اون راه میزنی ؟ هوم؟
من...د....ددی( داد)
_ ( خنده های بلند)
_ هوممم...خوشم اومد
دستش رو به بین پاهام برد
مالشش داد .....
اههههه....اهههه....اههه
تموم شد.....بالاخره دست از عذاب دادنم برداشت
...
_ به نظر خیلی خوشحال میای...
ب... ببخشید...
_( پوزخند)
بلند شد و از اتاق رفت بیرون
منم یواش بلند شدم و لباسام رو پوشیدم
کنار تخت یه میز بود و به آینه بزرگ کنارش
؟؟؟؟!!؟!؟
عکسم....روی آینه چسبیده بود.؟....
این عکس برای چیه؟
کنار آینه انگار یه در بود
رفتم سمتش در رو باز کردم....؟؟!!؟!؟
عکس های من با کلی نوار قرمز به دیوار چسبیده بود ظ( توی فیلم ها دیدید که کارآگاه ها دنبال یه نفرن بعد میان عکس هاشون و موقعیت هاشون رو با نوار قرمز به هم وصل میکنن اونطوری)
جییغغ..
یه دفعه ای جونگ کوک اومد و در رو محکم بست
_ چیکار میکنی؟ ( داد)
من...فقط...
دستم رو گرفت و کشید
از اتاق بردم بیرون و توی هال روی مبل نشوندم


شرط
۵ تا فالو
امیدوارم حمایتم کنید ❤️
اگه ببینم حمایت نمیشه دیگه ادامه نمیدم 🥺
دیدگاه ها (۱۷)

پارت ۳۴ رو مجبورم اینطوری بزارم چون پست نمیشد وشرمنده چند وق...

اخخخخ.....قلبممم

‌.....

زندگی نامعلوم

مافیای قدرتمند من فصل دوم پارت 36تهیونگ. فکر کنم اینه قرار د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط