*درخواست ادامه تکپارتی جیمین*
*درخواست ادامه تکپارتی جیمین*
ات:هی برای کیس خیمه میزنن؟
جیمین:حرف نزن اوکی؟
*بعد کیس که جدا شدن*
ات:بسه دیگه بزار برم کار دارم
*جیمین جلوش رو میگیره*
جیمین:کجا ؟
ات:مگه قرار نبود ی کیس باشه؟
جیمین:من ددی ام یا تو؟
ات:هعیی تو
جیمین:پس من میگم چیکار کنیم
ات:جیمین ولم کن برم
جیمین:میخوای اذیت شی؟
ات:جیمیننن ولم کن*داد*
جیمین:هی داد نزن *دوباره لبش رو به بازی میگیره*
ات:اهه ولم کن
جیمین:به هیچ وج
ات:لطفا!
جیمین:ات بس کن دیگه
ات:آخه...
جیمین:چی؟ ها؟
ات:جیمین بهت قول میدم دفعه بعد بیشتر پیش بریم ولی الان ولم کن
جیمین:تو منو دوست نداری نه؟
ات:چرا دوست دارم فقط حوصله ندارم
جیمین :ات🥺
ات:بله؟
جیمین:ی بار توروخدا
ات:هعیییی
جیمین:قبول؟
ات:باش
جیمین:مرسی
ات:خب زود تموم کن باید برم
جیمین:اوک
*جیمین دستش رو میزاره رو شونه ات*
ات:اییی
جیمین:چیشد؟
ات:یکم شل کن درد داره
جیمین:اوکی اوکی
*دستش رو برمیداره*
ات:آفرین
جیمین:میخوای بیخیال شیم؟
ات:نه نمیشه
جیمین:تو که ی دقیقه پیش نمیخواستی
ات:دیگه میخوام
جیمین:*خنده کوتاه*اوکی
*ات رو پرت کرد رو تخت*
ات:او ی لحظه*پیرهن جیمین رو در میاره*
جیمین:تقلب نکن اول من باید مال تورو در میآوردم
ات: شد دیگه
جیمین:خب شروع میکنیم
ات :شروع کنیم
*دوباره لبش رو میبوسه*
جیمین:میشه یکن پایین تر برم؟
ات:چرا که نه
*جیمین گردنش رو میخوره که یهو گوشی ات زنگ میخوره*
ات:ی لحظه *گوشی رو برمیداره*
مکالمه/:
ات:الو؟
چوی:سلام خانم پارک
*چوی رئیس اته*
ات:سلام مشکلی پیش امده؟
چوی:بله یکی اومده میگه دنبال ی وکیل خوب میگرده گفتم تورو انتخاب کنه
ات:خب من الان نمیتونم...
چوی:نه نداریم بیا زود
ات:چشم
چوی:میبینمت
*قطع کرد*
ات:خب جیمین نشد
جیمین:نمیشه نری؟
ات:نه گفت برم
جیمین:اینم شانس مایه
ات:😁خب برم دیگه
جیمین:برو برو 🥲
ات:بای
جیمین:بسلامت
*چیه!انتظار داشتی کامل بنویسم ؟نه من دختر خوبی ام 😂برید مغز هاتون رو بشورید*
ات:هی برای کیس خیمه میزنن؟
جیمین:حرف نزن اوکی؟
*بعد کیس که جدا شدن*
ات:بسه دیگه بزار برم کار دارم
*جیمین جلوش رو میگیره*
جیمین:کجا ؟
ات:مگه قرار نبود ی کیس باشه؟
جیمین:من ددی ام یا تو؟
ات:هعیی تو
جیمین:پس من میگم چیکار کنیم
ات:جیمین ولم کن برم
جیمین:میخوای اذیت شی؟
ات:جیمیننن ولم کن*داد*
جیمین:هی داد نزن *دوباره لبش رو به بازی میگیره*
ات:اهه ولم کن
جیمین:به هیچ وج
ات:لطفا!
جیمین:ات بس کن دیگه
ات:آخه...
جیمین:چی؟ ها؟
ات:جیمین بهت قول میدم دفعه بعد بیشتر پیش بریم ولی الان ولم کن
جیمین:تو منو دوست نداری نه؟
ات:چرا دوست دارم فقط حوصله ندارم
جیمین :ات🥺
ات:بله؟
جیمین:ی بار توروخدا
ات:هعیییی
جیمین:قبول؟
ات:باش
جیمین:مرسی
ات:خب زود تموم کن باید برم
جیمین:اوک
*جیمین دستش رو میزاره رو شونه ات*
ات:اییی
جیمین:چیشد؟
ات:یکم شل کن درد داره
جیمین:اوکی اوکی
*دستش رو برمیداره*
ات:آفرین
جیمین:میخوای بیخیال شیم؟
ات:نه نمیشه
جیمین:تو که ی دقیقه پیش نمیخواستی
ات:دیگه میخوام
جیمین:*خنده کوتاه*اوکی
*ات رو پرت کرد رو تخت*
ات:او ی لحظه*پیرهن جیمین رو در میاره*
جیمین:تقلب نکن اول من باید مال تورو در میآوردم
ات: شد دیگه
جیمین:خب شروع میکنیم
ات :شروع کنیم
*دوباره لبش رو میبوسه*
جیمین:میشه یکن پایین تر برم؟
ات:چرا که نه
*جیمین گردنش رو میخوره که یهو گوشی ات زنگ میخوره*
ات:ی لحظه *گوشی رو برمیداره*
مکالمه/:
ات:الو؟
چوی:سلام خانم پارک
*چوی رئیس اته*
ات:سلام مشکلی پیش امده؟
چوی:بله یکی اومده میگه دنبال ی وکیل خوب میگرده گفتم تورو انتخاب کنه
ات:خب من الان نمیتونم...
چوی:نه نداریم بیا زود
ات:چشم
چوی:میبینمت
*قطع کرد*
ات:خب جیمین نشد
جیمین:نمیشه نری؟
ات:نه گفت برم
جیمین:اینم شانس مایه
ات:😁خب برم دیگه
جیمین:برو برو 🥲
ات:بای
جیمین:بسلامت
*چیه!انتظار داشتی کامل بنویسم ؟نه من دختر خوبی ام 😂برید مغز هاتون رو بشورید*
۱۴.۲k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.