بادیگارد جذاب من ...
بادیگارد جذاب من ...
پارت شونزده
_______
ویو جیمین
سوهی@: جیمین ؟!(متعجب)
جیمین سمت سوهی برگشت و بهش نگاه کرد
_بله؟!
@....
@نگفته بودی همچین دختر خوشگلی رو تو سئول میشناسی!
_آها..این جئون ا.ت هست ...همونی که گفتم بادیگاردشم ...
@اوه ...خوشبختم خانم جئون مین سوهی هستم
ات:همچنین...
ات:ببینم جیمین الان حالت خوبه؟!...ببخشید نتونستم برای خاکسپاری خواهرت بیام ...میدونی که پدرم ...
_هی ا.ت عیبی ندارد خب!...
ات:این لباس رو فرستادم ولی برگشت خورد انگار پس به جونگکوک گفتم برات ارسال مجدد بزنه
_بهم گفت ...ممنون ازت
ات: :)
_میدونم خیلی قراره دلم برای ا.ت تنگ بشه
ات:ا.ت؟!
@اره ...اسم خواهر جیمین هیونگ هم مثل اسم تو •ا.ت• هست ...•پارک ا.ت•
ات:اوه ...خب...جیمین چه کاره ای امشب ...
_چرا؟!
ات:بریم بار
_ا.ت ...پدرت!
ات:پدرم؟!...مُرد
_چی؟!
ات:به دست یه مافیا کشته شد ...آخ اگر اون مافیا رو ببینم دستش رو میبوسم
_چرا؟!
ات:جهان رو از شر یه حیوان بی خاصیت راحت کرد ...
_ا.ت!!...اون پدرته
ات:مهم نیست ...حالا ولش کن راحت شدم مهم اینه
سوهی در گوش جیمین یه چیزی گفت که جیمین برگشت و نگاش کرد
@جیمینا پدرش جئون جیهو رو ما کشتیم (آروم)
جیمین نگاهی پر از تعجب به سوهی کرد
_منظورت رو نمیفهمم!
@تو گفتی بکشیمش
_من نگفتم سوهی
@جیمین!...تو گفتی اون یه نفری که تهدید میکنه که لو میدم رو بکشیم ...ما هم پدر ات رو کشتیم
_شت...همونی که...
@همونی که تازه باند مافیا زده بود ...
_چه جالببب...
@البته نمرده تو زیرزمین زندانی هست ...اونی که پیش اینا هست یه نفر هست که خیلی شبیه اون جیهو هست
_اوکی
ات:چیزی شده ؟!
_نه ...ا.ت بریم بار کلی حال کنیم
ات:بریم
سمت بار رفتند
پرش زمانی*
همه مست مست بودند ...جیمین رفته بود وسط و در حال رقصیدن بود ا.ت و سوهی کنار هم نشسته بودند و مست کرده بودند
@آه جیمین بادیگارد توعه؟!
ات؛اره ...
@اون واقعا یه مافیای زرنگه
ات:چی؟!
@چیشده ؟!
ات:تو الان گفتی جیمین مافیا هست...آره ؟!
@ها؟! نه نه جیمین رو نگفتم که ...
ات:فکر میکنی من بچم؟!
@ا.ت عزیزم ...من ۰جیمین رو نگفتم
ات:پس کی رو گفتی؟!
@اون آقاهه که اونجا نشسته ...اون بهترین مافیا کره هست ...ببین داره چجوری داره معامله میکنه !
ات:...
نظر یادت نره رفیق!!
پارت شونزده
_______
ویو جیمین
سوهی@: جیمین ؟!(متعجب)
جیمین سمت سوهی برگشت و بهش نگاه کرد
_بله؟!
@....
@نگفته بودی همچین دختر خوشگلی رو تو سئول میشناسی!
_آها..این جئون ا.ت هست ...همونی که گفتم بادیگاردشم ...
@اوه ...خوشبختم خانم جئون مین سوهی هستم
ات:همچنین...
ات:ببینم جیمین الان حالت خوبه؟!...ببخشید نتونستم برای خاکسپاری خواهرت بیام ...میدونی که پدرم ...
_هی ا.ت عیبی ندارد خب!...
ات:این لباس رو فرستادم ولی برگشت خورد انگار پس به جونگکوک گفتم برات ارسال مجدد بزنه
_بهم گفت ...ممنون ازت
ات: :)
_میدونم خیلی قراره دلم برای ا.ت تنگ بشه
ات:ا.ت؟!
@اره ...اسم خواهر جیمین هیونگ هم مثل اسم تو •ا.ت• هست ...•پارک ا.ت•
ات:اوه ...خب...جیمین چه کاره ای امشب ...
_چرا؟!
ات:بریم بار
_ا.ت ...پدرت!
ات:پدرم؟!...مُرد
_چی؟!
ات:به دست یه مافیا کشته شد ...آخ اگر اون مافیا رو ببینم دستش رو میبوسم
_چرا؟!
ات:جهان رو از شر یه حیوان بی خاصیت راحت کرد ...
_ا.ت!!...اون پدرته
ات:مهم نیست ...حالا ولش کن راحت شدم مهم اینه
سوهی در گوش جیمین یه چیزی گفت که جیمین برگشت و نگاش کرد
@جیمینا پدرش جئون جیهو رو ما کشتیم (آروم)
جیمین نگاهی پر از تعجب به سوهی کرد
_منظورت رو نمیفهمم!
@تو گفتی بکشیمش
_من نگفتم سوهی
@جیمین!...تو گفتی اون یه نفری که تهدید میکنه که لو میدم رو بکشیم ...ما هم پدر ات رو کشتیم
_شت...همونی که...
@همونی که تازه باند مافیا زده بود ...
_چه جالببب...
@البته نمرده تو زیرزمین زندانی هست ...اونی که پیش اینا هست یه نفر هست که خیلی شبیه اون جیهو هست
_اوکی
ات:چیزی شده ؟!
_نه ...ا.ت بریم بار کلی حال کنیم
ات:بریم
سمت بار رفتند
پرش زمانی*
همه مست مست بودند ...جیمین رفته بود وسط و در حال رقصیدن بود ا.ت و سوهی کنار هم نشسته بودند و مست کرده بودند
@آه جیمین بادیگارد توعه؟!
ات؛اره ...
@اون واقعا یه مافیای زرنگه
ات:چی؟!
@چیشده ؟!
ات:تو الان گفتی جیمین مافیا هست...آره ؟!
@ها؟! نه نه جیمین رو نگفتم که ...
ات:فکر میکنی من بچم؟!
@ا.ت عزیزم ...من ۰جیمین رو نگفتم
ات:پس کی رو گفتی؟!
@اون آقاهه که اونجا نشسته ...اون بهترین مافیا کره هست ...ببین داره چجوری داره معامله میکنه !
ات:...
نظر یادت نره رفیق!!
۱۶.۹k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.