وقتی به خانه برمیگشت پا به پای من در آشپزخانه کار می
وقتی به خانه برمیگشت پا به پای من در آشپزخانه کار می کرد ،غذا می پخت، ظرف می شست .
حتی لباس هایش را نمی گذاشت من بشویم .
می گفت لباس های کثیف من خیلی سنگین است ؛ تو نمی توانی چنگ بزنی .
بعضی وقت ها فرصت شستن نداشت . زود برمیگشت .
با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباس ها نزنم .
در کمترین فرصتی که به دست می آورد ما را به گردش می برد .
🌿 به روایت همسر شهید
#رضادستواره
#سبک_زندگی_شهدا
حتی لباس هایش را نمی گذاشت من بشویم .
می گفت لباس های کثیف من خیلی سنگین است ؛ تو نمی توانی چنگ بزنی .
بعضی وقت ها فرصت شستن نداشت . زود برمیگشت .
با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباس ها نزنم .
در کمترین فرصتی که به دست می آورد ما را به گردش می برد .
🌿 به روایت همسر شهید
#رضادستواره
#سبک_زندگی_شهدا
۱.۸k
۲۴ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.