خدمتکار من
خدمتکار من ( پارت ۱)
وقتی مادر و پدرم مردن من رو از قصر به بیرون انداختند
_من الان پیش خانواده فقیری زندگی میکنم کار میکنم و۰۰۰۰
@:خانم جولی $: بچشون _: من
@ دختر زود باش با مینی برو آب بیار نمیدونم چرا به فرزندی قبولت کردم
_چشم خانم جولی ولی دیر میشه امروز باید از جنگل آب بیارم
@ چرا میخوای دوباره چی گندی بزنی؟ دختره خیره سر؟
_خانم جولی چاه بسته شده چندماه بعد درست میشه تا اون موقع باید به رودخونه جنگل برم
@ باشه ولی پسر عزیز تر از جونم باهات نمیاد
$ مامان من میخوام برم
@ باشه پره خیره سر اه
- راستی آقای جانی نمیان؟
@ نه کارشون یک سالی مونده
_ چشم
_ بریم مینی
وقتی مادر و پدرم مردن من رو از قصر به بیرون انداختند
_من الان پیش خانواده فقیری زندگی میکنم کار میکنم و۰۰۰۰
@:خانم جولی $: بچشون _: من
@ دختر زود باش با مینی برو آب بیار نمیدونم چرا به فرزندی قبولت کردم
_چشم خانم جولی ولی دیر میشه امروز باید از جنگل آب بیارم
@ چرا میخوای دوباره چی گندی بزنی؟ دختره خیره سر؟
_خانم جولی چاه بسته شده چندماه بعد درست میشه تا اون موقع باید به رودخونه جنگل برم
@ باشه ولی پسر عزیز تر از جونم باهات نمیاد
$ مامان من میخوام برم
@ باشه پره خیره سر اه
- راستی آقای جانی نمیان؟
@ نه کارشون یک سالی مونده
_ چشم
_ بریم مینی
- ۱.۳k
- ۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط