شبی تنها در خیابان قدم میزدم
شبی تنها در خیابان قدم میزدم.... 🤍
آسمان ابری شد، انگار دلش گرفته بود..... 🖤
منم دلم گرفت.... 🤍
آسمان ناگهان روشن شد صدای رعد و برق اومد..... 🖤
منم همزمان بغضم گرفت....🤍
آسمان شروع به باریدن کرد..... 🖤
اشکهای تنهاییم شروع به باریدن کرد..... 🤍
انگاری اسمان من را درک میکند، و همدمم است برعکس همه دوستام و اشنایانم
درکم میکند آسمان....):🖤
آسمان ابری شد، انگار دلش گرفته بود..... 🖤
منم دلم گرفت.... 🤍
آسمان ناگهان روشن شد صدای رعد و برق اومد..... 🖤
منم همزمان بغضم گرفت....🤍
آسمان شروع به باریدن کرد..... 🖤
اشکهای تنهاییم شروع به باریدن کرد..... 🤍
انگاری اسمان من را درک میکند، و همدمم است برعکس همه دوستام و اشنایانم
درکم میکند آسمان....):🖤
- ۱.۴k
- ۰۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط