- پسر 3 ساله ای در روستای گولان در اسرائیل نزدیک مرز سوری
- پسر 3 ساله ای در روستای گولان در اسرائیل نزدیک مرز سوریه زندگی میکرد.این پسر یک خال مادرزادی بر روی سر خود داشت. از آنجایی که به سنی رسیده بود که حرف بزند به خانواده اش گفت که قبلا هم در این دنیا زندگی کرده است. او با اشاره به خال مادرزادی اش گفت که با تبر کشته شده بوده است.مادر پدرش او را به جایی که گفته بود بردند ، آنجا با بزرگان روستا دیدار کردند. پسر گفته بود که نام قبلی اش یادش است . این نام مردی بود که برای 4 سال گم شده بود ، حتی او خانه ای که او در آن زندگی میکرد نشان داد و گفت نام کسی که او را کشته نیز یادش است. وقتی که پسر مرد را دید به سمت او رفت و گفت که من همسایه تو بوده ام .ما با هم جنگیدیم و تو مرا با تبر کشتی .
رنگ مرد سفید شد ، پسر به بزرگان روستا گفت:
حتی میدانم که جسدم را کجا دفن کرده .
آنها همراه پسر رفتند و پسر کنار تخته سنگی ایستاد . وقتی سنگ را کنار زدند یک اسکت انسان را دیدند . یک خراش دقیقا همانجایی بود که پسر خال مادرزادی داشت .پسر تبر دفن شده را هم به همه نشان داد.
در نهایت مرد به قتل اعتراف کرد .
-
رنگ مرد سفید شد ، پسر به بزرگان روستا گفت:
حتی میدانم که جسدم را کجا دفن کرده .
آنها همراه پسر رفتند و پسر کنار تخته سنگی ایستاد . وقتی سنگ را کنار زدند یک اسکت انسان را دیدند . یک خراش دقیقا همانجایی بود که پسر خال مادرزادی داشت .پسر تبر دفن شده را هم به همه نشان داد.
در نهایت مرد به قتل اعتراف کرد .
-
۹.۴k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.